هم هیاتی 3

سلام اگر توبه واقعی نکنی نمیتونی نور رحمت اهل بیت رو درک کنی ولذت ببری و به سرمنزل مقصود برسی از اهلبیت بخواهیم دست مارو بگیرند

یا علی بن موسی الرضا علیه السلام

باسلام نایب زیاره  هم هیاتی عزیزدر جوار حرم مطهر سلطان جن و انس حضرت امام رضا علیه السلام هستم انشااله شفیع همه ما در روز قیامت بشد و ما رهروان راستین آن حضرت باشیم.این پیغام بعد از عرض ارادت به ساحت قدسی آن حضرت در هتل اعیان مشهد مقدس تقدیمتان شد.

هشتم شوال سالروز تخریب قبور مطهر امامان شیعه در قبرستان بقیع را محکوم میکنیم

هشتم شوال سالروز تخریب قبور مطهر اولاد پیامبر اسلام بدست اولاد ابوجهل ...
به مناسبت فرا رسیدن هشتم شوال سالروز تخریب قبور مطهراولاد پیامبر خدا بدست اولاد ابوجهل دلنوشته ها + تصاویر + مقالات و .... خود را در خصوص این روز برایمان ارسال فرمایید .


حركات چند كشیش ابله و مزدور را نباید به پای مسیحیان و مردان دینی آنان نوشت

حركات چند كشیش ابله و مزدور را نباید به پای مسیحیان و مردان دینی آنان نوشت
این سلسله ی كینه توزیها با اسلام و مسلمین، ناشی از آن است كه از چند دهه پیش تاكنون نور اسلام از همیشه تابنده تر و نفوذ آن در دلها در جهان اسلام و حتی در غرب از همیشه بیشتر شده است. ناشی از آن است كه اُمت اسلام از همیشه بیدارتر شده و ملتهای مسلمان اراده كرده اند زنجیرهای دو قرن استعمار و تجاوز مستكبران را پاره كنند. حادثه ی اهانت به قرآن و پیامبر عظیم الشأن صلی اله علیه و آله، با همه ی تلخی، در دل خود حامل بشارتی بزرگ است. خورشید پر فروغ قرآن روزبروز بلندتر و درخشنده تر خواهد شد.
به گزارش «شیعه نیوز» به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب متن پیام معظم له به این شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

قال الله العزیز الحكیم: إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ

ملت عزیز ایران ـ امت بزرگ اسلام!

اهانت جنون آمیز و نفرت انگیز و مُشمئز كننده به قرآن مجید در كشور آمریكا كه در سایه ی امنیت پلیسی آن كشور اتفاق افتاد حادثه ی تلخ و بزرگی است كه نمیتوان آن را تنها در حدّ یك حركت ابلهانه از سوی چند عنصر بی ارزش و مزدور به حساب آورد.

این یك اقدام محاسبه شده از سوی مراكزی است كه از سال ها پیش به این طرف، سیاست اسلام هراسی و اسلام ستیزی را در دستور كار خود قرار داده و با صدها شیوه و هزاران ابزار تبلیغاتی و عملیاتی، به مبارزه با اسلام و قرآن پرداخته اند. این حلقه ی دیگری از زنجیره ی ننگینی است كه با خیانت سلمان رشدی مرتد آغاز شد و با حركت كاریكاتوریست خبیث دانماركی و دهها فیلم ضد اسلام ساخته شده در هالیوود ادامه یافت و اكنون به این نمایش نفرت انگیز رسیده است. پشت صحنه ی این حركات شرارتبار چیست و كیست؟

مطالعه ی این روند شرارت كه در این سالها با عملیات جنایتبار در افغانستان و عراق و فلسطین و لبنان و پاكستان همراه بود، تردیدی باقی نمیگذارد كه طرّاحی و اتاق فرمان آن در دستان سران نظام سلطه و اتاق فكرهای صهیونیستی است كه از بیشترین نفوذ بر دولت آمریكا و سازمانهای امنیتی و نظامی آن و نیز بر دولت انگلیس و برخی دولتهای اروپائی برخوردارند. اینها همان كسانی اند كه پژوهشهای حقیقت یاب مستقل روز به روز بیشتر انگشت اتهام در ماجرای حمله به برجها در 11 سپتامبر را به سوی آنان متوجه میكنند. آن ماجرا بهانه ی حمله به افغانستان و عراق را به رئیس جمهور جنایتكار وقت آمریكا داد و او اِعلان جنگ صلیبی كرد و همان شخص بنابر گزارشها، دیروز اعلام كرده است كه این جنگ صلیبی با ورود كلیسا به صحنه، كامل شد.

هدف از اقدام نفرت انگیز اخیر آن است كه از سوئی مقابله با اسلام و مسلمانان در جامعه ی مسیحی به سطوح همگانی مردم كشیده شود و با دخالت كلیسا و كشیش، رنگ مذهبی گرفته و پشتوانه ئی از تعصبات و تعلقات دینی بیابد، و از سوی دیگر ملتهای مسلمان را كه از این جسارت بزرگ به خشم آمده و جریحه دار میشوند از مسائل و تحولات دنیای اسلام و خاورمیانه غافل سازد.

این اقدام كینه توزانه، نه آغاز یك جریان، بلكه یك مرحله از روند طولانی مدتِ اسلام ستیزی به سركردگی صهیونیسم و رژیم آمریكا است. اینك همه ی سران استكبار و ائمة الكفر در برابر اسلام قرار گرفته اند. اسلام، دین آزادی و معنویت انسان، و قرآن كتاب رحمت و حِكمت و عدالت است؛ وظیفه ی همه ی آزادیخواهان جهان و همه ی ادیان ابراهیمی است كه در كنار مسلمانان با سیاست پلید اسلام ستیزی با این شیوه های نفرتبار مقابله كنند. سران رژیم آمریكا نمیتوانند با سخنان فریبنده و میان تهی، خود را از اتهام همراهی با این پدیده ی زشت تبرئه كنند. سالهاست كه مقدسات و همه ی حقوق و حرمت میلیونها مسلمان مظلوم در افغانستان و پاكستان، در عراق و لبنان و فلسطین زیر پا گذاشته شده است. صدها هزار كشته، دهها هزار زن و مرد اسیر و زیر شكنجه، هزاران كودك و زن ربوده شده و میلیونها معلول و آواره و بی خانمان، قربانی چه چیزی شده اند؟ و با همه ی این مظلومیتها، چرا در رسانه های جهانی غرب، مسلمانان را مظهر خشونت و قرآن و اسلام را خطری برای بشریت وانمود میكنند؟ چه كسی باور میكند كه این توطئه ی گسترده بدون كمك و دخالت حلقه های صهیونیستیِ درونِ دولت آمریكا ممكن و عملی است؟!

برادران و خواهران مسلمان در ایران و سراسر جهان!

لازم میدانم این چند نكته را به همه متذكر گردم:

اولاً: این حادثه و حوادث پیش از آن به روشنی نشان میدهد كه آنچه امروز آماج حمله ی نظام استكبار جهانی است، اصل اسلام عزیز و قرآن مجید است؛ صراحتِ مستكبران در دشمنی با جمهوری اسلامی ناشی از صراحت ایران اسلامی در مقابله با استكبار است و تظاهر آنان به دشمن نبودن با اسلام و دیگر مسلمانان، دروغی بزرگ و فریبی شیطانی است. آنان با اسلام و هر آنكس كه بدان پایبند است و هر آنچه نشانه ی مسلمانی است دشمن اند.

ثانیاً: این سلسله ی كینه توزیها با اسلام و مسلمین، ناشی از آن است كه از چند دهه پیش تاكنون نور اسلام از همیشه تابنده تر و نفوذ آن در دلها در جهان اسلام و حتی در غرب از همیشه بیشتر شده است. ناشی از آن است كه اُمت اسلام از همیشه بیدارتر شده و ملتهای مسلمان اراده كرده اند زنجیرهای دو قرن استعمار و تجاوز مستكبران را پاره كنند. حادثه ی اهانت به قرآن و پیامبر  عظیم الشأن صلی اله علیه و آله، با همه ی تلخی، در دل خود حامل بشارتی بزرگ است. خورشید پر فروغ قرآن روزبروز بلندتر و درخشنده تر خواهد شد.

ثالثاً: همه باید بدانیم كه حادثه ی اخیر ربطی به كلیسا و مسیحیت ندارد و حركات عروسكی چند كشیش ابله و مزدور را نباید به پای مسیحیان و مردان دینی آنان نوشت. ما مسلمانان هرگز به عمل مشابهی در مورد مقدسات ادیان دیگر دست نخواهیم زد. نزاع میان مسلمان و مسیحی در سطح عمومی،  خواسته ی دشمنان و طراحان این نمایش دیوانه وار است و درس قرآن به ما، در نقطه ی مقابل آن قرار دارد.

و رابعاً: طرف مطالبه ی  همه ی مسلمانان، امروز دولت آمریكا و سیاستمدارن آنند. آنها اگر در ادعای دخالت نداشتن خود صادقند باید عوامل اصلی این جنایت بزرگ و بازیگران میدانی آن را كه دل یك و نیم میلیارد مسلمان را به درد آورده اند، به گونه ئی شایسته به مجازات برسانند.

و السلام علی عباد اله الصالحین

سیّدعلی خامنه‌ای

22/شهریور/1389

 الحجر، آیه 9: بی‌ترديد ما اين قرآن را به تدريج نازل كرده‌ایم و قطعا نگهبان آن خواهيم بود

محکومیت توهین به ساحت قرآن کریم از سوی آیت‏الله شبیری زنجانی

محکومیت توهین به ساحت قرآن کریم از سوی آیت‏الله شبیری زنجانیمحکومیت توهین به ساحت قرآن کریم از سوی آیت‏الله شبیری زنجانی
اللهم انا نشکو الیک فقد نبینا صلوات الله علیه و غیبة ولینا و کثرة عدونا و شدة الفتن بنا و تظاهر الزمان علینا، فصل علی محمد و آله و اعنّا علی ذلک بفتح تعجله و ضر تکشفه و نصر تعزّه و سلطان حق تظهره و رحمة منک تجلّلناها و عافیة منک تلبسناها برحمتک یا ارحم الرّاحمین
به گزارش «شیعه نیوز» متن این بیانیه به شرح زیر می‏باشد:

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم انا نشکو الیک فقد نبینا صلوات الله علیه و غیبة ولینا و کثرة عدونا و شدة الفتن بنا و تظاهر الزمان علینا، فصل علی محمد و آله و اعنّا علی ذلک بفتح تعجله و ضر تکشفه و نصر تعزّه و سلطان حق تظهره و رحمة منک تجلّلناها و عافیة منک تلبسناها برحمتک یا ارحم الرّاحمین

با کمال تاسف خبر دلخراش توهین به ساحت قدس قرآن کریم را دریافت کردیم، این گونه حادثه‏ها در ادامه حرکات پیشین دشمنان اسلام در اهانت به پیامبر گرامی اسلام در حضور مدعیان دروغین حقوق بشر و همراه با سکوت مجامع بین المللی داغ ننگینی است بر پیشانی تمدن بشری که به سادگی زدوده نمی گردد؛ جسارت به کتاب والایی که پیروان خود را از توهین به مقدسات دیگر آیین‏ها باز می‏دارد « ولا تسبوا الذین یدعون من دون الله فیسبوا الله عدوا بغیر علم کذلک زینا لکل امة عملهم ثم الی ربهم مرجعهم فینبئهم بما کانوا یعملون»(انعام /108) فاصله عمیق بازیگران این نمایش‏های مضحک را از ساحت معرفت و انسانیت نشان می‏دهد و تفسیری جز توحش و حماقت ندارد.

البته کتاب اسلامی از چنان درخشندگی و قداستی برخوردار است که این گونه ماجراجویی‏ها تاثیری بر چهره تابناک آن نخواهد گذاشت.

شب پره گر وصف آفتاب نخواهد              رونق بازار آفتاب نکاهد

بر تمامی حاکمان کشورهای اسلامی و هدایت‏گران سیاست‏های بین‏المللی جهان اسلامی به ویژه مسئولان سیاست خارجی جمهوری اسلامی لازم است که با تمام توان از کیان مقدس اسلام و عزت و افتخار دین پروردگار با شهامت و اقتدار دفاع کنند و به سردمداران کفر و الحاد نشان دهند که ملت اسلام در حراست از قداست کتاب وحی الهی از هیچ تلاشی فرو گذار نخواهد بود.

از درگاه خداوند سبحان خواستار است که با تعجیل در ظهور حضرت ولی عصر به این ظلم و بیداد آشکار پایان دهد.

ان شاء الله

سید موسی شبیری زنجانی

1389/6/23

فرد هتاک به قرآن از ترس مسلمانان مخفی شد

فرد هتاک به قرآن از ترس مسلمانان مخفی شدفرد هتاک به قرآن از ترس مسلمانان مخفی شد
درک فنتون فرد گستاخی که در سالگرد ۱۱ سپتامبر روبروی محل ساخت مسجدی در نزدیکی محل سابق برجهای مرکز تجارت جهانی در نیویورک اقدام به پاره کردن صفحاتی از قرآن و سپس آتش زدن آنها کرده بود از کارش اخراج شده است.
به گزارش «شیعه نیوز» به نقل از مشرق ، درک فنتون فرد گستاخی که در سالگرد ۱۱ سپتامبر روبروی محل ساخت مسجدی در نزدیکی محل سابق برجهای مرکز تجارت جهانی در نیویورک اقدام به پاره کردن صفحاتی از قرآن و سپس آتش زدن آنها کرده بود از کارش اخراج شده است.

براساس این گزارش ، پس از آنکه تصاویر این فرد در حال پاره کردن و آتش زدن برگهای قرآن در روزنامه ها منتشر شد، شرکت حمل و نقل نیوجرسی جایی که  وی ۱۱ سال در آن به عنوان دستیار هماهنگ کننده قطارها کار می کرد او را اخراج کرد.

به گفته رادیو محلی  "WDBO"که برنامه هایش از فلوریدا پخش می شود؛درک فنتون  پس از اینکه تصاویرش در رسانه ها منتشر شد به شدت از خشم مسلمانان ترسیده است .

همسایه های وی می گویند؛ بعد از اعتراض شدید مسلمانان علیه این اقدام ، او به همراه همسر و دو فرزندش به مکان نامعلومی نقل مکان کرده به طوری که اقوام و دوستانش نیز از او اطلاعی ندارند.
هنگامی که فنتون در میان تظاهرکنندگان در حال آتش زدن برگه های قرآن بود توسط پلیس نیویورک به بیرون مراسم هدایت و سپس مورد پرسش قرار گرفت اما نهایتاً بدون اینکه جرمی علیه او مطرح شود آزاد گردید.
یکی از ماموران پلیس که او را همراهی می کرده می گوید که هنگام ترک از محل بازپرسی چهره او به گونه ای دیگر بود گویی نظرش در مورد کاری که کرده است تغییر کرده باشد.
این مامور پلیس میگوید: او عصبی و ترسیده به نظر می رسید

یا حسین

براي نمايش بزرگترين اندازه كليك كنيد 

قرآن ؛ کتاب روشنگر

 

بسم الله.

قرآن کریم، کتاب مبین و روشنگر

إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ» بى‏تردید ما این قرآن را به تدریج نازل کرده‏ایم و قطعا نگهبان آن خواهیم بود» we have, without doubt, sent down the message; and we will assuredly guard it (from corruption)

قرآن کریم، کتاب مبین و روشنگر

وَقَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلَّا إِفْکٌ افْتَرَاهُ وَأَعَانَهُ عَلَیْهِ قَوْمٌ آخَرُونَ فَقَدْ جَاؤُوا ظُلْمًا وَزُورًا» و کسانى که کفر ورزیدند گفتند این [کتاب] جز دروغى که آن را بربافته [چیزى] نیست و گروهى دیگر او را بر آن یارى کرده‏اند و قطعا [با چنین نسبتى] ظلم و بهتانى به پیش آوردند» The unbelievers say: 'This is but a falsehood he has forged ? another nation has helped him. ' So they have come with wrong and falsehood

قرآن کریم، کتاب مبین و روشنگر

یُرِیدُونَ لِیُطْفِؤُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ» مى‏خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش کنند و حال آنکه خدا گر چه کافران را ناخوش افتد نور خود را کامل خواهد گردانید» their intention is to extinguish allah's light (by blowing) with their mouths: but allah will complete (the revelation of) his light, even though the unbelievers may detest (it)

-----------------------------

تِلْکَ آیَاتُ الْکِتَابِ الْمُبِینِ»  این است آیات قرآن؛ کتاب روشنگر» these are the symbols (or verses) of the perspicuous book

-----------------------------

این روزها همه ما و مسلمانان جهان اسلام از هتک حرمت و سوزانده شدن مصحف شریف قرآن توسط شیطانهای کثیف و پلید غرب دلمان بدرد آمده و ناراحت و معترضیم. انشاءالله همانی که این کتاب شریف را نازل کرده نگهدار و  حافظ آن است. خدا خودش سزای اعمال اینان را خواهد داد. حلقه های صهیونیستی و لابی های آنان و نوچه ها و اعوانشان که یا یهودی صهیونیستند یا صهیونیزم مسیحی را دنبال میکنند روزی بشدیدترین عذابهای الهی گرفتار و مجازات خواهند شد. یا حق

ولی فقیه

 

هم هیاتی2

سلام بر نمازگزاران واقعی که نماز را با اخلاص می خوانند و نمازشان انها از زشتیها باز میدارد و سلام بر عزاداران واقعی که همیشه با تعقل و تفکر وباشور عزای سلطان عشق را اقامه میکنند ٪ اگه میخواهی بدانی ارباب عشق ازتو راضی یا نه ببین  عزاداری تو رو از گناه حفظ میکنه یا نه وگر نه......

تری جونز" کشیش دروغین در اندیشه شهرت طلبی و جلب توجه جهانیان

خبرگزاری مهر-گروه بین الملل: اظهارات احمقانه سرپرست کلیسایی کوچک در فلوریدا با کمتر از 50 طرفدار برای سوزاندن قرآن مقدس ترین کتاب عالم خلقت، گذشته از هر هدفی که دارد بیشتر تلاش فردی را که ادعای کشیش بودن دارد، برای شهرت طلبی در سراسر جهان نشان می دهد.

رهبران و مقامات دولتی سراسر جهان با محکوم کردن تصمیم "تری جونز" سرپرست کلیسای فلوریدا برای سوزاندن قرآن کریم در سالگرد حادثه 11 سپتامبر تاکید کردند که عملی شدن این تصمیم شرم آور خشم مسلمان سراسر جهان را برمی انگیزد و منافع دولت آمریکا را به خطر می اندازد.

در همین حال "آصف علی زرداری" رئیس جمهوری پاکستان با محکوم کردن تصمیم تری جونز اعلام کرد که این اقدام سبب تحریک احساسات مسلمان سراسر جهان می شود و خسارات جبران ناپذیری را برای صلح جهانی به همراه دارد.

رئیس جمهوری پاکستان روز پنجشنبه در بیانیه ای خواستار انجام اقدامات لازم برای جلوگیری از چنین اقدام احمقانه و تحریک آمیزی شد.

همچنین"پالانیاپان چیدامبارام" وزیر کشور هند از مقامات دولت آمریکا خواست تا اقدامی قاطعانه را برای جلوگیری از بی حرمتی به مقدسات اسلامی انجام دهند.

در همین حال "نوری المالکی" نخست وزیر عراق از ایالات متحده خواست تا مانع تصمیم تری جونز برای به آتش کشیدن قرآن کریم شود و این اقدام شنیع را دلیلی برای قربانی شدن افراد بسیاری خواند.  نخست وزیر عراق در بیانیه ای اعلام کرد که چنین تصمیم هولناکی در روبط میان ادیان مذهبی و ارتباط فرهنگی میان ملتها خدشه وارد می کند.

همچنین سخنگوی "دیوید کامرون" نخست وزیر انگلیس گفت که دولت شدیدا با تصمیم جونز مخالفت می کند.

"سوسیلو بامبانگ یودهویونو" رئیس جمهوری اندونزی نیز در یک برنامه تلویزیونی در روز عید سعید فطر و در پایان ماه مبارک رمضان گفت: هتک حرمت مقدسات اسلامی صلح و امنیت بین المللی را تهدید می کند و این موضوع در وحدت مردم مذهبی سراسر جهان خدشه وارد می کند.

وی افزود: معتقدم که سوزاندن کتاب مقدس قرآن سبب برانگیخته شدن درگیری و خشونت در تمام بخشهای جهان می شود که این اقدام بدون پاسخ باقی نمی ماند و در این میان افراد زیادی قربانی خواهند شد.

"میشل سلیمان" رئیس جمهوری لبنان ضمن محکوم کردن طرح به آتش کشیدن قرآن کریم در سالگرد حادثه 11 سپتامبر آن را منافی تعالیم ادیان آسمانی خواند و خواستار تفکر عمیق در تعالیم دین مسیح و ارزشهای انسانی آن شد که بر دوستی با دیگران تاکید دارد. میشل سلیمان همچنین طرح سرپرست کلیسای فلوریدا را برای به آتش کشیدن قرآن کریم در تضاد با تعالیم مسیحیت و ارزشهای انسانی همچون عشق و احترام به دیگران توصیف کرد.

در همین حال "حسنی مبارک" رئیس جمهوری مصر هشدار داد که بی حرمتی به مقدسات اسلامی واکنشهای خشونت باری را در جهان اسلام و عرب به دنبال دارد و همچنین سبب افزایش اقدامات تروریستی و خشونت بار در جهان می شود.

جبهه عمل اسلامی اردن نیز طرح سرپرست کلیسای فلوریدا را برای به آتش کشیدن قرآن کریم اقدامی تحریک آمیز علیه مسلمانان جهان توصیف کرد و از ملت مسلمانان خواست تا اقدامی قاطعانه را در برابر این اقدام شنیع اتخاذ کنند.

اخیرا فردی به نام تری جونز در ایالت فلوریدا آمریکا که ادعا کشیش بودن می کند، در موضعی توهین آمیز اعلام کرده است: در سالروز حادثه 11 سپتامبر قرآن را آتش خواهد زد. البته چهارشنبه گذشته دویچه وله اعلام کرد: در پی اعتراضات گسترده جهانی و هشدار درباره عواقب هرگونه بی حرمتی به قرآن کریم، سرپرست کلیسای فلوریدا اعلام کرد این کلیسا از تصمیم خود برای سوزاندن قرآن در روز 11 سپتامبر منصرف شده است.

اظهارات تری جونز درباره بی حرمتی به کتاب مقدس قرآن درحالی مطرح می شود که رئیس شورای کلیساهای خاورمیانه سرپرست کلیسای فلوریدا را فردی احمق توصیف کرده است که تنها ادعای کشیش بودن دارد و با توجه به این موضوع که وی کمتر از 50 هوادار دارد، می توان دریافت که جونز تنها به دنبال شهرت طلبی است و هدف دیگری را دنبال می کند.


اطلاعیه

هیات مذهبی جنت المهدی نیز هتک حرمت به قران را محکوم کرده و اماده قیام بر علیه صهیونسیم هستطرح و نقشه شيطاني كشيش آمريكايي تري جونز / طرح:‌ اميد بهزادي

شهادت

شهادت امام صادق را تسلیت میگم

امام صادق


امام صادق (ع) :

اِمتَحِنُوا شِیعَتَنا عِندَ ثَلاثٍ:

عِندَ مَواقیتِ الصلَواتِ کیفَ مُحافَظَتُهُم علَیها،


حدیث ششم :
كان أميرالمؤمنين صلوات الله عليه يقول : أفضل العبادة العفاف .

امام جعفر صادق (ع) : اميرالمؤمنين عليه السلام  مي فرمود : بهترين عبادت عفت است .
اصول كافي ، ج 3 ، ص 125


حدیث هفتم :
قال رسول الله : من ترك معصية لله مخافة الله تبارك و تعالي أرضاه الله يوم القيامة .

امام جعفر صادق (ع) : پيامبر خدا فرمود : هر كه گناهي را براي خدا و ترس از او ترك كند خدا او را در روز قيامت خشنود گرداند .
اصول كافي ، ج 3 ، ص 128


حدیث هشتم :
قال الله تبارك و تعالي : ما تحبب إلي عبدي بأحب مما افترضت عليه .

امام جعفر صادق (ع) : خداوند متعال فرموده است : بنده من با چيزي محبوبتر از انجام واجبات به من دوستي نكند .
اصول كافي ، ج 3 ، ص 129

حدیث نهم :
العباد ثلاثة : قوم عبدوا الله عز و جل خوفا فتلك عبادة العبيد و قوم عبدوا الله تبارك و تعالي طلب الثواب ، فتلك عبادة الأجراء و قوم عبدوا الله عز و جل حبا له فتلك عبادة الأحرار و هي أفضل العبادة .

امام جعفر صادق (ع) : عبادت كنندگان سه دسته اند : گروهي خداي متعال را از ترس عبادت كنند و اين عبادت بردگان است ، گروهي خداي متعال را به طمع ثواب عبادت كنند و اين عبادت مزدوران است . دسته اي خداي متعال را براي دوستيش عبادت كنند و اين عبادت آزادگان و بهترين عبادت است .
اصول كافي ، ج 3 ، ص 131


حدیث دهم :
إنما خلد أهل النار في النار لأن نياتهم كانت في الدنيا أن خلدوا فيها أن يعصوا الله أبدا . و إنما خلد أهل الجنة في الجنة لأن نياتهم كانت في الدنيا أن لو بقوا فيها أن يطيعوا الله أبدا ، فبالنيات خلد هؤلاء و هؤلاء . ثم تلا قوله تعالي : " قل كل يعمل علي شاكلته " قال : علي نيته .

امام جعفر صادق (ع) : اهل دوزخ از اينرو در دوزخ جاودان باشند كه نيت داشتند اگر در دنيا جاودان باشند هميشه نافرماني خدا كنند و اهل بهشت از اينرو در بهشت جاودان باشند كه نيت داشتند اگر در دنيا باقي بمانند هميشه اطاعت خدا كنند پس اين دسته و آن دسته به سبب نيت خويش جاوداني شدند ، سپس قول خداي تعالي را تلاوت نمود : بگو هركس طبق طريقه خويش عمل مي كند . فرمود : يعني طبق نيت خويش .

اصول كافي ، ج 3 ، ص 135 -
وعِندَ أسـرارِهِم کیفَ حِفظُهُم لَها عَن عَدُوِّنـا،
حدیث اول :
من أحب لله و أبغض لله و أعطي لله فهو ممن كمل إيمانه .

امام جعفر صادق (ع) : هر كه براي خدا دوست دارد و براي خدا دشمن دارد و براي خدا عطاء كند ، از كساني است كه ايمانش كامل است .
                                                                                                                                                                               
     اصول كافي ، ج 3 ، ص 189


حدیث دوم :
ان المسلمين يلتقيان ، فافضلهما أشدهما حبا لصاحبه .

امام جعفر صادق (ع) : از دو مسلمان كه به هم برخورد مي كند آن كه ديگري را بيشتر دوست دارد بهتر است .
                                                                                                                                                                                      
اصول كافي ، ج 3 ، ص 193


حدیث سوم :
جعل الخير كله في بيت و جعل مفتاحه الزهد في الدنيا .

امام جعفر صادق (ع) : همه خير در خانه اي نهاده شده و كليدش را زهد و بي رغبتي به دنيا قرار داده اند .
                                                                                                                                                                                     اصول كافي ، ج 3 ، ص 194

حدیث چهارم:
اذا أراد الله بعبد خيرا زهده في الدنيا و فقهه في الدين و بصره عيوبها و من أوتيهن فقد أوتي خير الدنيا و الاخرة .

امام جعفر صادق (ع) : چون خدا خير بنده اي را خواهد او را نسبت به دنيا بي رغبت و نسبت به دين دانشمند كند و به دنيا بينايش سازد و به هر كه اين خصلتها داده شود خير دنيا و آخرت داده شده .
                                                                                                                                                                                      
اصول كافي ، ج 3 ، ص 196


حدیث پنجم:
حدیث شانزدهم :
محمد بن سليمان الديلمي عن أبيه قال : قلت لابي عبدالله - عليه السلام - فلان بن عبادته و دينه و فضله ! فقال : كيف عقله ؟ قلت : لا أدري : فقال : ان الثواب علي قدر العقل .

امام جعفر صادق (ع) : سليمان ديلمي مي گويد : به امام صادق - عليه السلام - عرض كردم فلاني در عبادت و ديانت و فضيلت چنين و چنان است . فرمود : عقلش چگونه است ؟ گفتم نمي دانم . فرمود : پاداش به اندازه عقل است .
اصول كافي ، ج 1 ، ص 12


حدیث هفدهم :
أكمل الناس عقلا أحسنهم خلقا .

امام جعفر صادق (ع) : عاقل ترين مردم خوش خلق ترين آنهاست .
اصول كافي ، ج 1 ، ص 27


حدیث هیجدهم :
قال رسول الله (ص ) : إنا معاشر الانبياء أمرنا أن نكلم الناس علي قدر عقولهم .

امام جعفر صادق (ع) : پيامبر خدا (ص ) فرموده است:ما گروه پيامبران مأموريم كه با مردم به اندازه عقل خودشان سخن بگوئيم .
اصول كافي ، ج 1 ، ص 27


حدیث نوزدهم :
قال رجل له - عليه السلام - ما العقل ؟ قال : ما عبد به الرحمن و اكتسب به الجنان . قال : قلت : فالذي كان في معاوية ؟ فقال : تلك النكراء ، تلك الشيطنة ، وهي شبيهة بالعقل ، و ليست بالعقل .

امام جعفر صادق (ع) : شخصي از امام صادق - عليه السلام - پرسيد عقل چيست ؟ فرمود : چيزي است كه به وسيله آن خدا پرستش شود و بهشت بدست آيد . آن شخص گويد : گفتم پس آنچه معاويه داشت چه بود ؟ فرمود : آن نيرنگ است ، آن شيطنت است ، آن نمايش عقل را دارد ، ولي عقل نيست .
اصول كافي ، ج 1 ، ص 11


حدیث بیستم :
عبدالله بن سنان قال : ذكرت لابي عبدالله - عليه السلام - رجلا مبتلي بالوضوء و الصلاة و قلت : هو رجل عاقل ، فقال : أبو عبدالله و أي عقل له و هو يطيع الشيطان ؟ فقلت له : و كيف يطيع الشيطان ؟ فقلت له : سله هذا الذي يأتيه من أي شيء هو ؟ فانه يقول لك من عمل الشيطان .

امام جعفر صادق (ع) : ابن سنان گويد به حضرت صادق - عليه السلام - عرض كردم : مردي هست عاقل كه گرفتار وسواس در وضو و نماز مي باشد : فرمود چه عقلي كه فرمانبري شيطان مي كند ؟ گفتم : چگونه فرمان شيطان مي برد ؟ فرمود از او بپرس وسوسه اي كه به او دست مي دهد از چيست ؟ قطعا به تو خواهد گفت از عمل شيطان است .
اصول كافي ، ج 1 ، ص 13


حدیث بیست و یک :
قال - عليه السلام - : قال رسول الله : يا علي لا فقر أشد من الجهل ، لا مال أعود من العقل .

امام جعفر صادق (ع) : پيامبر خدا فرموده است : اي علي هيچ تهيدستي سخت تر از ناداني و هيچ مالي سودمندتر از عقل نيست .
اصول كافي ، ج 1 ، ص 30


حدیث بیست و دو :
ليس بين الايمان و الكفر الا قلة العقل قيل : و كيف ذاك يا ابن رسول الله ؟ قال : إن العبد يرفع رغبته الي مخلوق فلو أخلص نيته لله لأتاه الذي يريد في أسرع من ذلك .

امام جعفر صادق (ع) : ميان ايمان و كفر فاصله اي جز كم عقلي نيست . عرض شد : چگونه اي پسر پيغمبر ؟ فرمود : بنده خدا در حاجت خود متوجه مخلوق مي شود ، در صورتي كه اگر با خلوص نيت متوجه خدا شود آنچه خواهد در نزديكتر از آن وقت به او رسد .
اصول كافي ، ج 1 ، ص 32 – 33


حدیث بیست و سه :
اذا أراد الله بعبد خيرا فقهه في الدين .

امام جعفر صادق (ع) : چون خدا خير بنده اي خواهد ، او را در دين دانشمند كند .
اصول كافي ، ج 1 ، ص 39


حدیث بیست و چهار :
ليس بين الايمان و الكفر الا قلة العقل قيل : و كيف ذاك يا ابن رسول الله ؟ قال : إن العبد يرفع رغبته الي مخلوق فلو أخلص نيته لله لأتاه الذي يريد في أسرع من ذلك .

امام جعفر صادق (ع) : ميان ايمان و كفر فاصله اي جز كم عقلي نيست . عرض شد : چگونه اي پسر پيغمبر ؟ فرمود : بنده خدا در حاجت خود متوجه مخلوق مي شود ، در صورتي كه اگر با خلوص نيت متوجه خدا شود آنچه خواهد در نزديكتر از آن وقت به او رسد .
اصول كافي ، ج 1 ، ص 32 - 33


حدیث شانزدهم :
محمد بن سليمان الديلمي عن أبيه قال : قلت لابي عبدالله - عليه السلام - فلان بن عبادته و دينه و فضله ! فقال : كيف عقله ؟ قلت : لا أدري : فقال : ان الثواب علي قدر العقل .

امام جعفر صادق (ع) : سليمان ديلمي مي گويد : به امام صادق - عليه السلام - عرض كردم فلاني در عبادت و ديانت و فضيلت چنين و چنان است . فرمود : عقلش چگونه است ؟ گفتم نمي دانم . فرمود : پاداش به اندازه عقل است .
اصول كافي ، ج 1 ، ص 12


حدیث هفدهم :
أكمل الناس عقلا أحسنهم خلقا .

امام جعفر صادق (ع) : عاقل ترين مردم خوش خلق ترين آنهاست .
اصول كافي ، ج 1 ، ص 27


حدیث هیجدهم :
قال رسول الله (ص ) : إنا معاشر الانبياء أمرنا أن نكلم الناس علي قدر عقولهم .

امام جعفر صادق (ع) : پيامبر خدا (ص ) فرموده است:ما گروه پيامبران مأموريم كه با مردم به اندازه عقل خودشان سخن بگوئيم .
اصول كافي ، ج 1 ، ص 27


حدیث نوزدهم :
قال رجل له - عليه السلام - ما العقل ؟ قال : ما عبد به الرحمن و اكتسب به الجنان . قال : قلت : فالذي كان في معاوية ؟ فقال : تلك النكراء ، تلك الشيطنة ، وهي شبيهة بالعقل ، و ليست بالعقل .

امام جعفر صادق (ع) : شخصي از امام صادق - عليه السلام - پرسيد عقل چيست ؟ فرمود : چيزي است كه به وسيله آن خدا پرستش شود و بهشت بدست آيد . آن شخص گويد : گفتم پس آنچه معاويه داشت چه بود ؟ فرمود : آن نيرنگ است ، آن شيطنت است ، آن نمايش عقل را دارد ، ولي عقل نيست .
اصول كافي ، ج 1 ، ص 11


حدیث بیستم :
عبدالله بن سنان قال : ذكرت لابي عبدالله - عليه السلام - رجلا مبتلي بالوضوء و الصلاة و قلت : هو رجل عاقل ، فقال : أبو عبدالله و أي عقل له و هو يطيع الشيطان ؟ فقلت له : و كيف يطيع الشيطان ؟ فقلت له : سله هذا الذي يأتيه من أي شيء هو ؟ فانه يقول لك من عمل الشيطان .

امام جعفر صادق (ع) : ابن سنان گويد به حضرت صادق - عليه السلام - عرض كردم : مردي هست عاقل كه گرفتار وسواس در وضو و نماز مي باشد : فرمود چه عقلي كه فرمانبري شيطان مي كند ؟ گفتم : چگونه فرمان شيطان مي برد ؟ فرمود از او بپرس وسوسه اي كه به او دست مي دهد از چيست ؟ قطعا به تو خواهد گفت از عمل شيطان است .
اصول كافي ، ج 1 ، ص 13


حدیث بیست و یک :
قال - عليه السلام - : قال رسول الله : يا علي لا فقر أشد من الجهل ، لا مال أعود من العقل .

امام جعفر صادق (ع) : پيامبر خدا فرموده است : اي علي هيچ تهيدستي سخت تر از ناداني و هيچ مالي سودمندتر از عقل نيست .
اصول كافي ، ج 1 ، ص 30


حدیث بیست و دو :
ليس بين الايمان و الكفر الا قلة العقل قيل : و كيف ذاك يا ابن رسول الله ؟ قال : إن العبد يرفع رغبته الي مخلوق فلو أخلص نيته لله لأتاه الذي يريد في أسرع من ذلك .

امام جعفر صادق (ع) : ميان ايمان و كفر فاصله اي جز كم عقلي نيست . عرض شد : چگونه اي پسر پيغمبر ؟ فرمود : بنده خدا در حاجت خود متوجه مخلوق مي شود ، در صورتي كه اگر با خلوص نيت متوجه خدا شود آنچه خواهد در نزديكتر از آن وقت به او رسد .
اصول كافي ، ج 1 ، ص 32 – 33


حدیث بیست و سه :
اذا أراد الله بعبد خيرا فقهه في الدين .

امام جعفر صادق (ع) : چون خدا خير بنده اي خواهد ، او را در دين دانشمند كند .
اصول كافي ، ج 1 ، ص 39


حدیث بیست و چهار :
ليس بين الايمان و الكفر الا قلة العقل قيل : و كيف ذاك يا ابن رسول الله ؟ قال : إن العبد يرفع رغبته الي مخلوق فلو أخلص نيته لله لأتاه الذي يريد في أسرع من ذلك .

امام جعفر صادق (ع) : ميان ايمان و كفر فاصله اي جز كم عقلي نيست . عرض شد : چگونه اي پسر پيغمبر ؟ فرمود : بنده خدا در حاجت خود متوجه مخلوق مي شود ، در صورتي كه اگر با خلوص نيت متوجه خدا شود آنچه خواهد در نزديكتر از آن وقت به او رسد .
اصول كافي ، ج 1 ، ص 32 - 33


حدیث بیست و پنج :
طلب العلم فريضة .

امام جعفر صادق (ع) : كسب دانش واجب است .
اصول كافي ، ج 1 ، ص 35


حدیث بیست و پنج :
طلب العلم فريضة .

امام جعفر صادق (ع) : كسب دانش واجب است .
اصول كافي ، ج 1 ، ص 35


خف الله كأنك تراه و إن كنت لا تراه فإنه يراك .

امام جعفر صادق (ع) : چنان از خدا بترس كه گويا او را مي بيني و اگر تو او را نمي بيني او تو را مي بيند .
                                                                                                                                                                                      
اصول كافي ، ج 3 ، ص 110



و إلى‏ أموالِهِم کیفَ مُواساتُهُم لإِخوانِهم فیها


شیعیان ما را در سه چیز بیازمایید :

در مواظـبـت بر اوقـــات نمـــازها ،

در نگهدارى اسرارشان از دشمنان ما

و در همدردى و کمک مالى به برادرانشان
  
(میزان الحکمه، باب صفات الشّیعه)

روانشناسی دین

روان‌شناسی دینی از عوامل موثر بر سلامت روان فردی و اجتماعی است.

روان‌شناسی دینی چیست و چه تفاوت‌هایی با روان‌شناسی دین دارد؟

بهتر است سه واژه را که کنار هم معنای دقیقی‌تری پیدا می‌کنند، با هم تعریف کنیم. روان‌شناسی دینی یعنی روان‌شناسی‌ای که مبتنی بر مفاهیم و آموزه‌های دینی تدوین و ارایه شده و مفاهیم الهی، روحانی و حیاتی را مبنای نظریه‌ها و توصیه‌های خود قرار دهد، در حالی که روان‌شناسی دین به معنی مطالعه رفتارهای دینی انسان‌های متدین، محافل و سنت‌های دینی و باورهای دینی و الهی به وسیله علم روان‌شناسی است. اولی وقتی از عشق مرد به زن صحبت می‌کند، آن را الهام گرفته از عشق الهی می‌داند اما دومی بررسی می‌کند فردی که ایمان دارد، عشقش به همسرش چگونه است و چه تفاوتی با دیگر عشق‌ها دارد.

واژه سوم روان‌شناسی و دین است که مطالعه و حوزه‌ای تطبیقی است.

این روان‌شناسی چه فاکتورهایی دارد و چه اهدافی را دنبال می‌کند؟

به نظر من، در حوزه روان‌شناسی دینی کاری انجام نشده است. منابع زیادی هم در دست نداریم و اظهار نظر کردن درباره آن مشکل است. روان‌شناسی دین بیشتر به جای روان‌شناسی دینی به کار می‌رود. تحقیقات زیادی نشان داده است که انسان به جز جسم و روان دارای اعتقادات، ایمان، معنویت و صفت دینداری است. این ویژگی فطری یا ارثی است و جایگاه ژنی ماندگار و انتقا‌ل‌یابنده به فرزندان و دیگر نسل‌ها را دارد. این فاکتور انسان به راحتی قابل اندازه‌گیری، تقویت، هدایت و آموزش است.

انسان خدایی و دینی در آزمایشگاه و به وسیله ابزارهای گوناگون قابل آزمون و سنجش است. فاکتورهای دینی عامل مهمی در رشد، تعالی، موفقیت و آرامش انسان است و روان‌شناسی دینی به راحتی می‌تواند رسالت حل بحران‌های اجتماعی، خانوادگی و معنوی بشری را برعهده گرفته و راه‌ حل‌های منطقی برای نابسامانی‌های جنسی، اخلاقی و سوء مصرف مواد ارایه دهد. هدف روان‌شناسی دینی شناخت این پدیده‌ها و بهره‌گیری از آنها در هدایت و تعالی انسان است.

مذهب درونی چیست؟

در روان‌شناسی و به تعریف آلپورت مذهب درونی، مذهب خالص، درونی، بی‌ریا و بی‌تظاهر است و رابطه عمیق فرد با خداوند و ارزش‌های معنوی است. در برابر آن، مذهب بیرونی مطرح است که تظاهر به مذهب یا به دنبال نفع بیرونی بودن از مذهب است. مذهب بیرونی مذهبی است برای دیگران، برای همسایه‌، دوستان، اداره و برای تایید سایرین.

تحقیقات زیادی نشان داده است که مذهب درونی همیشه با سلامتی و آرامش همبسته است و مذهب بیرونی چندان موجب سلامت نمی‌شود.

چگونه دین به ارتقای سلامت روانی انسان کمک می‌کند؟

دین با مکانیسم‌های گوناگون موجب سلامت جسمی و روانی و ارتقای بهداشت روانی می‌شود. نمونه هایی از سلامت روانی ناشی از دین عبارتند از: وجود امید، انگیزه و مثبت‌نگری در دین، ایجاد شبکه حمایتی عاطفی و اجتماعی، دادن پاسخ روشن و قاطع به مفهوم خلقت، جهان و زندگی، تبیین و تعریف لذت‌بخش و معقول از رنج، درد و محرومیت و مکانیسم‌های بسیار دیگر.

آیا معنویت روی سیستم ایمنی بدن انسان تاثیرگذار است؟

تحقیقات بسیاری نشان داده‌اند که دینداری، ایمان و عبادت موجب تقویت سیستم ایمنی در سطح ایمونوگلوبولین و کیلرسل‌ها و سایر مکانیسم‌های ایمنی می‌شود.

روی آرامش فرد چطور؟

تحقیقات زیادی نیز در این مورد وجود دارد که اثر دینداری را بر کاهش اضطراب، کاهش واکنش منفی به استرس، مقابله ایمنی موثر با عوامل استرس‌زا، کاهش بیماری‌های روان‌تنی و احساس آرامش فکری و امنیت روانی نشان می‌دهد.

لطفا درباره تاثیر آن در جلوگیری از ابتلا به افسردگی و کاهش استرس و آمار خودکشی توضیح دهید:

ثابت شده که همه آموزه‌های دینی و فرایض و رفتارهای دینی نقش موثری در تامین بهداشت روانی فردی، خانوادگی و اجتماعی دارد. روان‌شناسی دین و بهره‌گیری از روش‌های علمی در تامین بهداشت روان در جوامع مسلمان، مظلوم مانده و آموزش‌های روان‌شناسی به دور از بهره دینی و یا آموزش دینی عامیانه بوده است و دانشگاه‌ها، مراکز تحقیقات وابسته به سلامت و به ویژه مطالعات مرتبط با سلامت روان کشور اسلامی ما در محاصره سخت بودجه‌ای، سیاست‌گذاری و حمایتی در پرداختن به مطالعات بهداشت روان در دین هستند.

در خصوص روان‌شناسی دین در جوامع مسلمان چه پیشنهاداتی دارید؟

به‌نظر من اگر به سلامت واقعی و به نقش سلامت معنوی در تامین سلامت فردی، روانی، خانوادگی و اجتماعی می‌اندیشیم، باید به این بحث تا سر حد بیدار شدن برنامه‌ریزان سلامت ادامه دهیم، تا جایی که تنها یک هزارم بودجه سلامت را در جهت تحقیقات معنوی سلامت اختصاص دهند.

دکتر جعفر بوالهری- رییس انستیتو روان‌پزشکی

علامه حسن زاده املی

Hasanzadeh_00005-[yasinmedia_com]

ولی امر مسلمین

چمران

شطرنج و باسور

آفتاب: سوال: حکم بازی کامپیوتری شطرنج و پاسور چیست؟

پاسخ مقام معظم رهبری: اگر به نظر مکلّف، شطرنج در حال حاضر از آلات قمار محسوب نشود در این صورت بازى با آن بدون شرط‌بندى اشکال ندارد ولى پاسور عرفاً از آلات قمار محسوب مى‌شود و بازى با آن مطلقاً حتى بدون شرط‌بندى حرام است؛ و در حکم مذکور فرقی بین کامپیوتر و غیر آن نیست.

پاسخ آیت‌الله وحید خراسانی: اگر با برد و باخت باشد حرام قطعی است و اگر بدون برد و باخت باشد بنابر احیتاط واجب، حرام است و این احتیاط واجب در ترک شطرنج مورد تاکید است.

پاسخ آیت‌الله مکارم شیرازی: در فرض سوال که این کار با رایانه انجام می‌شود اشکال ندارد.

همچنین یکی از استادان حوزه آیت‌الله محقق کابلی این‌گونه نظر داده‌اند: بازی با هر آلت قمار جائز نیست؛ آلات مذکور از آلات قمار هستند.

دشمنان امام مهدی

گويي کساني هستند که نمي‌خواهند اين منطقه لحظه‌اي آرام و خالي از درگيري باشد، و مهم‌تر اينکه آنها مي‌خواهند عراق را براي مدّتي بسيار طولاني، به صورت منطقه‌اي پر از آشوب و ناامن و ميدان جنگ‌هاي مختلف درآورند و مي‌خواهند توجيه‌هايي براي باقي ماندن نيروهاي غربي در آن داشته باشند.
دشمنان اسلام در سال‌هاي اخير شروع به انجام طرحي جهاني کرده‌اند تا شرايط و امکانات لازم را براي از بين بردن مسئله مهدويت و خالي کردن اصول مهدويت از محتواي اصلي آن، فراهم آورند. دشمنان ـ قطع نظر از گرايش‌هاي مختلف‌شان ـ در حال حاضر با تمام قدرت به جنگ با مسئله مهدويت مي‌پردازند زيرا به خوبي از سرنوشت شوم وسياهي که در انتظارشان است، آگاهند؛ به همين دليل، از سال‌ها پيش، براي نابود ساختن هر قدرت يا نيرويي که مي‌تواند به پيروزي قيام جهاني امام (ع) و به فتوحات ايشان کمک کند، برنامه‌ريزي و تلاش مي‌کنند. با توجه به اين نکته، حجم حملات پي‌درپي و سخت دشمنان به مهدويت در سال‌هاي اخير شگفت‌انگيز نيست.
با مطالعة حوادث و رويدادهاي کنوني مي‌توانيم به ميزان دشمني با اصل مهدويت و خطرناک بودن اين مسئله پي ببريم. اکنون در ساية ارادة ستمگرانه و با نفوذ بين‌المللي و پشتيباني‌هاي تبليغاتي دشمنان، تلاش مي‌شود نظريات و افکاري که اصل وجود ايشان را زير سؤال مي‌برد، اشاعه يابد. اين دستان پليد و ستمگر تلاش مي‌کنند استراتژي کاملي را به اجرا درآورند و مجموعه‌اي به ظاهر فرهنگي را که در بطن خود مخالف مهدويت است، سازماندهي نمايند.
در عصر کنوني، دشمني با امام مهدي(ع)‌ و عقيدة مهدويّت به نهايت پليدي رسيده است. دشمنان در اين راه تلاش مي‌کنند نوعي رويارويي فکري، رواني و اجتماعي ـ سياسي در اذهان مردم و در محافل طرفدار اين عقيده به وجود آورند. آنها در ادامه، قصد دارند طيّ حمله‌اي سخت به عقيدة اصيل مهدويت، انديشة وجود امام مهدي(ع) و مسائل مربوط به آن را، مانند نگاه خوش‌بينانه به آينده و داشتن ديدگاه مثبت و فعاليّت‌هاي خاص را کم کم به حاشيه بکشانند و در نهايت آن را از ذهن مردم بزدايند.
تمام کساني که از امام مهدي(ع) ‌مي‌هراسند و نمي‌خواهند ايشان قيام کنند،‌ اصول و اهدافي مخالف اصول واهداف امام(ع)‌ دارند و منافع آنها در برخورد با اصول عدل الهي به خطر مي‌افتد، به همين دليل به دشمني با امام مهدي(ع) مي‌پردازند. از اين رو بايد گفت، زماني که ما در مورد دشمنان امام(ع) در زمان حاضر سخن مي‌گوييم، هدفمان اشاره به جبهة سياسي دشمن و مخالف با ايشان يا رژيم و حکومتي است که برنامه‌ريز يا اجراکنندة طرح و استراتژي جنگ و دشمني با امام است. شايان ذکر است که روايات از اين گروه مردمان تحت عنوان «اهل روم» ياد کرده‌اند. يهوديان و صهيونيزم جهاني به جنگ با مهدي(ع) مي‌پردازند زيرا آنها به خوبي مي‌دانند که به دست ايشان نابود مي‌شوند و نيز به اين دليل که تمام متون کهن آنها تأکيد مي‌کنند که حتماً مهدي(ع)‌ با يهوديان به جنگ مي‌پردازد و تورات قديمي و اصلي خبر ظهور مهدي(ع)‌ را داده است.
سؤال بسيار مهمي که در اينجا ذهن ما را مشغول مي‌کند اين است که دشمنان ـ صهيونيست‌ها و غربي‌ها ـ چه طرح‌ها وبرنامه‌هايي در جنگ ضدّ امام مهدي(ع) در حال حاضر دنبال مي‌کنند؟ آنها چگونه خود را براي ظهور ايشان آماده مي‌کنند؟ تاريخ از اين حقيقت خبر مي‌دهد که، دشمنان همواره براي آمدن پيامبران و فرستادگان الهي آماده مي‌شده‌اند و داستان حضرت موسي(ع) و فرعون،‌ حضرت عيسي(ع) و يهود، حضرت محمّد(ص) و يهوديان،‌ از جمله نمونه‌هاي بارز آن است. يهوديان و دشمنان اديان، اخبار تولد پيامبر اسلام(ص)‌ را دنبال مي‌کردند و در زمان کودکي آن حضرت(ص) قصد داشتند ايشان را از بين ببرند. آنها هم‌اکنون نيز حوادث و رويدادهاي جهان را رصد مي‌کنند و نشانه‌هاي ظهور منجي الهي اديان را مورد بحث و مطالعه قرار داده‌اند. به همين دليل در جنگ خود ضدّ ايشان از يک استراتژي خاص و معين پيروي مي‌کنند و مي‌خواهند ايشان را از بين ببرند. امّا اين استراتژي چيست و بارزترين و مهم‌ترين عناوين و سرخط‌هاي آن چه مي‌باشد؟
منتظران واقعي امام که خود را براي ظهور ايشان آماده مي‌کنند، بايد از توطئه‌ها و دسيسه‌هاي دشمنان ضدّ امام مهدي(ع)‌ در حال حاضر آگاه باشند تا طرح‌ها و برنامه‌هاي آنها را بشناسد و بتوانند استراتژي آن را خنثي کنند.
چگونگي دشمني دشمنان با مسئله مهدويت در حال حاضر و نوع تحرکات و مقابله و رويارويي و مواضعي که آنها اتخاذ مي‌کنند داراي ابعاد مختلف است امّا برخي از اين دشمني‌ها براي مؤمنان روشن و شناخته شده است. بايد توجه داشت، زماني که از استراتژي دشمنان سخن مي‌گوييم، در حقيقت با يک طرح و برنامة کامل طولاني‌مدت و داراي اهداف متعدد، روبرو هستيم و از روش‌هاي قديمي و جديد و متنوع و پليدي براي رويارويي با مسئله‌اي که آنها پيشاپيش نتايج آن را مي‌دانند و منتظر وقوعش هستند، استفاده مي‌کنند.
از اين رو ما بايد از روش‌هاي نوين جنگ و دشمني ضدّ امام مهدي(ع)‌ در حال حاضر آگاه باشيم و مؤمنان را نيز از آن آگاه سازيم. همچنين ما بايد از آمادگي، امکانات و تجهيزات آنها براي درگيري‌ها و جنگ‌هاي آينده اطلاع کافي داشته باشيم.
با بررسي اوضاع واحوال کنوني جهان،‌ مي‌توانيم برخي از مهم‌ترين عناوين و خطوط استراتژيک دشمنان در جهت مقابله با امام مهدي(ع) را دريابيم. طرق تحقق اين استراتژي را مي‌توان در موارد ذيل مشاهده کرد:
1. ايجاد ترديد در مورد صحت انديشة مهدويت: دشمنان ضمناً اشاره مي‌کنند که عقيده مهدويت يک عقيده خيالي و وهمي است و مي‌گويند: کساني که به اين مسئله ايمان دارند،‌ در حقيقت در خواب و رؤيا به سر مي‌برند. اين روش، انگيزه‌ها و ريشه‌هاي رواني خاصي نسبت به آينده در خود نهان دارد؛ از جمله ميراندن و از بين بردن تمام ابعاد مثبت ايمان به اين انديشه مانند خوش‌بيني، اميد، مثبت‌انديشي و انتظار براي فرا رسيدن آينده‌اي روشن و درخشان،‌ ايجاد يأس و نااميدي، شکست، بدبختي و بدبيني.
2. ايجاد ترديد در وجود امام(ع) و تاريخ ولادت ايشان و ترويج اين شايعه که ايشان در آينده متولد خواهند شد: اين امر، به منظور آماده کردن زمينه‌هاي فکري و فرهنگي براي ظهور مدعيان دروغين و ضربه وارد ساختن از طريق آنان به اصل مهدويت صورت مي‌گيرد و باعث شده که در حال حاضر شمار مدعيان مهدويت رو به افزايش رود. البّته اين چيز جديدي نيست امّا با تشويق وحمايت قاطع و روشن آنان پيوسته تکرار مي‌شود.
يکي از روش‌هاي جنگ فرهنگي دشمنان،‌ گسترش دادن شبهات مخالفان عقيدة مهدويت است،‌ مانند:
ـ تأکيد بر اينکه نام مهدي(ع) در «صحيح» بخاري و «صحيح» مسلم نيامده است.
ـ نادرست و ضعيف شمردن نظريات ابن خلدون به خاطر احاديثي که در مورد امام مهدي(ع) روايت کرده است.
ـ تمرکز بر يک روايت در «سنن» ابن ماجه که مي‌گويد: هيچ مهدي‌اي جز عيسي بن مريم نيست.
ـ ترويج اين نظريه که مهدي مردي از مردم عادي است؛ يعني به جاي اينکه بگويند مهدي از تبار پيامبر(ص) است مي‌گويند، از امّت پيامبر است.
ـ ادعاي اينکه مسئله مهدويت،‌ مسئله‌اي قديمي به تقليد از آيين‌هاي ديگري است که اديان گذشته از آن سخن گفته‌اند.
ـ ترديد و ابهام افکني در مورد نام امام(ع) و دامن زدن به اين مسئله که او هم نام من و پدر او هم‌نام پدر من است و تأکيد بر اين نکته که مهدي(ع) در آينده متولد خواهد شد.
هدف از القاي اين شبهات رواج اين انگاره است که انديشة مهدويت،‌ انديشه‌اي واهي و غير واقعي است و هيچ اصالتي ندارد؛ حتي قرآن کريم نيز بر آن صحّه نگذاشته است. علاوه بر اين، آنها قصد دارند در مورد صحت احاديث مهدوي(ع) نيز اظهار ترديد کنند و در نتيجه مي‌خواهند بگويند هيچ نيازي به آماده شدن و انتظار براي ظهور امام مهدي(ع) نيست، حتّي اگر مهدي‌اي باشد و ايمان به او جزء واجبات باشد، مهدي منتظر فردي عادي از ميان امت اسلامي است که در آينده متولد خواهد شد. با اين شگرد آنها، هرکس مي‌تواند خود را به جاي او جا بزند، تمام اين روش‌هاي فريبنده و توأم با مکر وحيله ما را با بدترين جنگ رواني و سخت‌ترين جنگ نظامي روبه‌رو مي‌کند و اين، جنگ افکار، ارزش‌ها و اعتقادات است (البّته همه مي‌دانيم که علماي بزرگ و دانشمند به همة اين شبهات پاسخ داده و حقيقت را روشن ساخته‌اند) اهميّت و خطير بودن اين استراتژي دشمنان آن است که آنها مي‌خواهند براي رسيدن به اهداف شوم و پليدشان افکار و عقايد ويرانگر را با هر روشي در ذهن مردم وارد سازند. مهم‌ترين اهداف آنها از اين روش‌ها عبارت است از:
1. قطع اميد و آرزوهاي مردم و از بين بردن حسّ خوش‌بيني‌ها در مورد آينده به دليل ايمان به اصل مهدويت و از بين بردن جنبه‌هاي مثبت روحيه انتظار،
2. آماده سازي زمينه‌هاي فکري و فرهنگي در جوامع اسلامي براي ظهور مدّعيان دروغين مهدويت.
ايجاد نوعي حسّ بيزاري رواني و فکري نسبت به امام(ع) و مهدويت در جوامعي که به اين انديشه اعتقاد دارند. آنها اين کار را از طريق پشتيباني و حمايت از مدعيان مهدويت و پيامبري انجام مي‌دهند.
دشمنان اسلام از واقعيت‌هاي تلخ و بد رواني جوامع اسلامي و کثرت شکست‌هاي مختلف مردم در آن استفاده کرده، به خوبي از ميزان نتيجه اين حالات رواني آگاهند و از آن براي تخريب و نادرست جلوه دادن مهدويت استفاده مي‌کنند. کينه و دشمني دشمنان امام مهدي(ع) به جايي رسيده که سعي در بالا بردن شمار مدعيان مهدويت و تقويت اين‌گونه اقدامات براي ويران ساختن اسلام از درون آن دارند. آنها اموال و کمک‌هاي زيادي به اين اشخاص و پيروانشان مي‌رسانند و اشخاص ضعيف‌الايمان را تشويق به پيوستن به آن جنبش‌هاي ويرانگر مي‌کنند. از جمله نمونه‌هاي آن، رفتار دولتمردان روسيه با بابيّت و بهائيت در ايران و حمايت انگلستان از قاديانه درهند است. دشمنان اسلام در حال حاضر نيز با قدرت تمام از مدعيان مهدويت و پيامبري حمايت مي‌کنند و به همين دليل است که مشاهده مي‌کنيم شمار مدعيّان مهدويت و پيامبري در دوران معاصر در مقايسه با دوره‌هاي تاريخي قبل، پيوسته درحال افزايش است. اين ادّعاها سيري صعودي دارد و روز به روز در حال افزايش است و مي‌توان آن را يک پديده دانست. نکته بسيار مهم اينکه سرانجام بيشتر مدعيّان در سال‌هاي اخير به بيمارستان‌هاي رواني کشيده شده و بسياري نيز محکوم به حبس شده‌اند. اين بدين معناست که دستگاه‌هاي قضايي مطمئن شده‌اند که اين‌گونه اشخاص مشکلات رواني و عقلي ندارند.
سؤال مهمي که مطرح مي‌شود اين است که چه کساني پشت پرده هستند و از اين‌گونه اشخاص حمايت و پشتيباني مي‌کنند؟ دلايل و اسناد حاکي از آن است که پشتيبان و حامي و تغذيه کننده اصلي اين‌گونه جنبش‌هاي ويرانگر در اسلام، صهيونيزم است که از شرايط بد رواني حاکم در جوامع اسلامي و کثرت شکست‌هاي مردم در اين جوامع به نفع خود بهره‌برداري مي‌کند. در اينجا بايد رازي را فاش کنيم و آن اينکه اکنون در اسرائيل مرکزي براي حمايت و پشتيباني از مدعيان مهدويت و پيامبري در جوامع عربي وجود دارد و آنها اين‌گونه اشخاص را آموزش‌هاي خاص مي‌دهند، سپس آنها را به کشورهاي جهان اسلام مي‌فرستند تا از اين طريق، پايه‌هاي ارزش‌هاي ديني و اخلاقي را سست کرده، باورها و عقايد اصيل را خدشه‌دار کنند. علاوه بر اين، اسرائيل شروع به ساختن ساختمان محفل اصلي بهائيان در البهجـ[ در شهر عکا ـ محلّ قبر بهاء ـ نموده و حدود 250 ميليون دلار به آن اختصاص داده است. در تاريخ 22 مي 2001 با حضور 4500 نفر از رهبران بهايي از سراسر جهان، باغ‌هاي نوزده‌گانه آنها افتتاح شد و طيّ آن مراسم، روش‌ها و برنامه‌هاي راهبردي گسترش دين بهائي مورد بحث و بررسي قرار گرفت.
ترديدي نيست که دشمنان اسلام پشت پردة برخي از ادّعاهاي مهدويت حضور جدّي دارند. خطر اين اقدام، آن است که گسترش مدّعيان مهدويت در دوران معاصر و پي در پي مواجه شدن آنها با شکست، ممکن است به تدريج باعث بيزاري و فرار مردم از مهدويت و اتخاذ مواضعي ضدّ آن شود. هدف آنها از اين كار، دور ساختن مؤمنان از اين باور و عقيده اصيل است. شايد اين دشمنان تصور مي‌كنند كه پيروزي و موفقيّت يكي از اين مدعيان دروغين، زمينه را براي قانع كردن مسلمانان به اينكه بشارت‌هاي موجود در احاديث و روايات تحقق يافته است فراهم مي‌سازد و در اين صورت، انديشه انتظار ظهور مهدي واقعي، ديگر بيهوده است و اين‌گونه آمادگي براي ظهور كم‌رنگ‌تر مي‌شود و شوق مؤمنان كم كم از بين مي‌رود گويي كه اصلاً قبلاً چنان حس و شوقي براي ديدار وجود نداشته است. اين‌گونه عقيده مهدويت در دل‌ها و جان‌هاي مردم مي‌ميرد و همراه با آن اثر گذاري فرهنگ مهدويت نيز از جوامع اسلامي رخت برمي‌بندد.
3. بهره‌برداري از برخي ابعاد فرهنگ مهدويت براي حمله به مرجعيت ديني شيعي: آنها اين كار را از طريق حمايت و پشتيباني مدعيان بابيّت و ارتباط با امام(ع) انجام مي‌دهند.
مرجعيت ديني ملجأ اصلي مذهب شيعه و دژ مستحكم آن است. به همين دليل دشمنان پيوسته تلاش مي‌كنند به اين دژ مستحكم و سازش‌ناپذير كه در برابر آنها سر تسليم فرود نياورده، ضربه بزنند. دشمنان از مسئله ارتباط و سفارت امام(ع) سوءاستفاده كرده‌اند تا به مرجعيت ديني شيعه ضربه بزنند. دكتر مايكل برانت مؤلف كتاب «توطئه براي جدايي اديان الهي» درمورد برنامه‌هاي حساب شدة «سازمان سيا» در آمريكا بر ضدّ شيعيان مي‌گويد: «در يكي از جلسات اداره اطلاعات كه با حضور مسئولان بلندمرتبه آن و با حضور نمايندة ادارة اطلاعاتي انگلستان ـ به دليل تجارب طولاني مدت آنها در كشورهاي اسلامي ـ برگزار شد، به يك نتيجه رسيديم و آن اينكه: به هيچ صورتي به طور مستقيم نمي‌توان با مذهب شيعه رويارو شد و با آنها به جنگ پرداخت. شكست دادن شيعيان كاري است بي‌نهايت دشوار، به همين دليل بايد غير مستقيم و از پشت پرده به جنگ با آنها پرداخت. در اين راستا طرح‌ها و برنامه‌هاي دقيق و كامل زيادي براي طولاني‌مدت در نظر داريم. ما پس از مطالعات بسيار تصميم به ضربه زدن به مرجعيت ديني و تضعيف عقايد شيعه و فاسد كردن آن گرفتيم. ما متفق‌القول شده‌ايم كه بايد مفاهيم و اصول آنها را تحريف كنيم، به گونه‌اي كه اشخاصي كه مذهب شيعه را مورد مطالعه و بررسي قرار مي‌دهند شيعيان را عده‌اي نادان و خرافاتي ببينند. آنها با اين طرح‌ها و برنامه‌ها اميدوارند كه تا سال2010 م. به چنين هدفي در مورد شيعه برسند و شيعه را اين‌گونه بنمايانند».
شايد بر هيچ انسان آگاهي پوشيده نباشد كه دستان صهيونيسم و مزدوران آنها و مكر و حيله و بازي‌هاي آنها براي بدجلوه دادن عقيده مهدويت واقعي و تخريب آن تا چه اندازه مي‌تواند خطرناك باشد. اهميت و خطرناك بودن اين بخش از استراتژي دشمنان در اين موارد نهفته است:
1. به وجود آوردن مدعيان ارتباط و حمايت و پشتيباني از آنها درحال حاضر.
2. گسترش و ترويج خبر ارتباط آنها با امام(ع) در زمان غيبت کبرا؛ در اين حال اين اشخاص ادعا مي‌کنند از امام(ع) احکام شرعي و مسائل فقهي را که عين حقيقت و درست است و با واقعيتي که خداوند آن را اراده کرده، تطابق دارد، دريافت مي‌کنند. با پذيرش اين مطلب و ايمان به آن بايد از فقها و علما (مرجعيت ديني) اظهار بي‌نيازي کرد. زيرا مراجع تقليد بر اساس ظواهر امور (بر اساس اصول اجتهاد فقهي) رأي صادر مي‌کنند و نظر مي‌دهند؛ يعني فتوا دادن بر اساس اصول اجتهادي انجام مي‌گيرد و فتواها ممکن است درست يا نادرست باشد، ممکن است با واقعيت مطابقت داشته باشد، ممکن است با آن تطابق نداشته باشد،‌ يعني اين‌گونه فتواها و احکام ظاهري، گماني نزديک به واقع است نه عين حقيقت. آنها مي‌خواهند بگويند با ظهور نماينده و شخص مرتبط با امام (مدعي سفارت يا نيابت)‌ که مستقيماً با معصوم در ارتباط است، اين مرحله به پايان رسيده است، درنتيجه چنين اشخاصي احکام و مسائل واقعي را که مطابق واقعيت جامعه است، مستقيماً از امام مي‌گيرند و به مردم انتقال مي‌دهند و ديگر نيازي به مراجع تقليد و علما نيست.
در همين راستا، دشمنان از مدعيان ارتباط حمايت کرده و گروه‌ها و جنبش‌هاي جديدي مانند «جماعـة السفارة» در بحرين، «يماني‌ها» در عراق، «احمديه» پاکستان، «بابيت و بهائيت» در ايران و «قاديانيه» در هند را به وجود آورده‌اند.
آنها با اين کار اقدام به تضعيف مرجعيت ديني و کم کم به مردم مي‌قبولانند که ديگر نيازي به حضور چنين اشخاصي در جامعه نيست و از ابعاد اجتماعي، مالي و سياسي به آن حمله مي‌کنند و به همين دليل است که اخيراً اقدام به گسترش و ترويج برخي انديشه‌ها و ديدگاه‌هاي ويرانگر مانند «بدعت تقليد، بدعت مرجع اعلي و بزرگ و ...» کرده‌اند، مسئله بسيار دردناک اين است که دشمنان اين مأموريت را به خود مسلمانان واگذار مي‌کنند و آنها به نيابت از دشمنان اين کار را انجام مي‌دهند.
اين‌گونه، برخي در دام آنها مي‌افتند و برخي اشخاص متعصب و نادان از ميان مسلمانان، اين خدمت را به صورت مجاني به دشمنان تقديم مي‌کنند. اين‌گونه است که برخي از اين اشخاص نادان با دشمني و کينة زياد نسبت به مراجع تقليد بزرگ و ديگر علما، بدترين برچسب‌ها را به آنها مي‌زنند و حتي گاهي اوقات خون آنها را نيز مباح مي‌دانند، زيرا اين دانشمندان و علما، مانع سختي براي دعوت و تبليغات آنها به شمار مي‌آيند و اگر علما و مراجع به دعوت آنها پاسخ مثبت دهند، همة مردم به تبع آنها به اين‌گونه اشخاص ايمان مي‌آورند. اينها درحقيقت همان خوارج دوران هستند.
هر يک از اين مدّعيان، خود را برتر از تمام مردم مي‌دانند و با تمام مراجع عظام دشمني مي‌ورزند، دقيقاً همانند خوارج که حرقوس‌بن زهير پيشواي آنها بود و او خود را از پيامبر(ص) هم بالاتر مي‌دانست.
ما اکنون در برابر يک روش و طرح و برنامة خطرناک از سوي دشمنان هستيم که از طرف تعدادي افراد مرموز که ادعاي ارتباط دارند و مي‌خواهند مرجعيت ديني شيعه را از ميدان به در کنند، مورد اجرا قرار مي‌گيرد. نکتة قابل توجه اين است که اين مدعيان گمراه، مريدان و پيرواني از طبقات مختلف اجتماعي و فرهنگي دارند که از دستورهاي آنها فرمانبرداري مي‌کنند و نقشه‌ها و طرح‌ها و توطئه‌هاي آنها را با کمال سادگي و ناداني به اجرا درمي‌آورند.
3. مبارزه با زمينه‌هاي حمايت کننده و پشتيبان امام(ع) پيش از خروج ايشان؛ دشمنان اين کار را از طريق ضعيف کردن پايگاه مردمي امام(ع) با مجموعه‌اي از جنگ‌هاي نظامي‌، اقتصادي و فکري به اجرا درمي‌آورند.
يهوديان از طريق پژوهش‌ها و مطالعاتشان، همچنين با آگاهي از فلسفه، ميراث ديني‌شان به ويژه کتاب سرّي «کابالا» و از طريق پيش‌بيني‌هاي پيشگويِ يهوديِ فرانسوي ـ نوستراداموس ـ به اين نتيجه رسيده‌اند که توسط مهدي(ع)‌ نابود مي‌شوند. با توجه به اين، همان‌گونه که يهوديان در گذشته از طرق مختلف اعمال نادرست و بد خود را نزد کفار قريش نيک جلوه مي‌دادند و از ظهور حکومت و دين محمّدي وحشت داشتند، اکنون نيز پيش‌بيني خروج مهدي موعود(ع)، آن رهبر بزرگ، از مکّه در آينده آنها را به وحشت انداخته و خواب و آرامش را از آنان گرفته است.
يهوديان از مدّت‌ها پيش مي‌دانستند که مهدي(ع) در زمان ظهور خود، آنها را از بين مي‌برد و روزي به جنگ با آنان خواهد پرداخت و مي‌دانند که ميدان جنگ هم خاورميانه خواهد بود. آنها مي‌دانند که پرچم‌هاي سياه براي ياري مهدي(ع) از ايران خارج مي‌شود و عراق مرکز خلافت و کوفه پايتخت ايشان خواهد بود و از آنجا موج آزادسازي قدس و نابودساختن يهوديان آغاز مي‌‌شود. آنها اطلاع دارند که ايشان ابتدا در مکه ظهور خواهند کرد و سفياني سرسخت‌ترين دشمن امام و هم‌پيمان يهوديان و غربي‌ها از منطقة شام خواهد بود و امام از مصر به عنوان يک پايگاه تبليغاتي و اطلاع‌رساني استفاده خواهد کرد.
خطرناک‌ترين کاري که يهوديان انجام داده‌اند اين است که عقايد و باورهاي نادرست، موهوم و مرموزي در فکر و ذهن مسيحيان غرب در مورد نجات‌بخش بشريت و رهبر بزرگ آن، يعني حضرت مهدي(ع) و نقش ايشان در نابودي تمدن غرب به وجود آورده‌اند.
اين خود باعث شده که آنها به نوعي، وحشت و نگراني از تمام چيزهايي که به مهدي(ع) ربط دارد، داشته باشند. يهوديان مطمئن‌اند کساني که بار دوم از سوي امام به سوي آنها فرستاده مي‌‌شوند (آن‌گونه که در قرآن آمده)، از سرزمين بابل (وسط عراق)‌ خارج مي‌شوند و به همين دليل است که پيوسته تلاش مي‌کنند عراق را ويران سازند و بدون دليل، جنگ ضدّ آن را آغاز کردند و به همين دليل، يهوديان و غربي‌ها و صهيونست‌ها با توجه به محاسبات سياسي و استراتژيک، از سال‌ها پيش برنامه‌ريزي کرده‌اند هر قدرت و نيرويي که ممکن است آن رهبر بزرگ در جنگ ضدّ خود از آن استفاده کند، از بين ببرند. آنها جنگي سخت ضدّ عراق و ايران ترتيب دادند تا زماني که مهدي(ع) ظهور کند،‌ با مردمي روبه رو شود که جنگ‌ها و تحريم‌ها آنها را از پا در آورده و در نتيجه نتوانند به امامشان ياري برسانند. اينجاست که پاسخ اين سؤال را در مي‌يابيم که: چرا حملات و جنگ‌هاي پياپي و سخت کنوني در اين منطقه به ويژه با دوستدارن اهل‌بيت(ع) در مي‌گيرد؟ چرا ميان ايران و عراق جنگ روي داد و هشت سال ادامه يافت و شمار زيادي از پيروان و دوستداران اهل بيت(ع) در آن کشته شدند؟ چرا اندکي پس از پايان جنگ ايران وعراق،‌ اين جنگ بار ديگر در اين منطقه روي داد؟ (حمله به کويت واشغال عراق).
شگفتا، گويي کساني هستند که نمي‌خواهند اين منطقه لحظه‌اي آرام و خالي از درگيري باشد، و مهم‌تر اينکه آنها مي‌خواهند عراق را براي مدّتي بسيار طولاني، به صورت منطقه‌اي پر از آشوب و ناامن و ميدان جنگ‌هاي مختلف درآورند و مي‌خواهند توجيه‌هايي براي باقي ماندن نيروهاي غربي در آن داشته باشند. اگر ما بدانيم که آنها خود را براي جنگ بزرگ «آرمگدون» آماده مي‌کنند. ديگر از اين حوادث شگفت‌زده نمي‌شويم. آنها پيش‌بيني مي‌کنند آرماگدون يک جنگ هسته‌اي گسترده و همه‌جانبه است که در آن جنگ دوستداران وياران امام را از بين مي‌برند. وما بايد بدانيم که در شرايطي زندگي مي‌کنيم که صهيونيست‌ها برنامه‌ها و طرح‌هاي زيادي براي آن دارند و آن طرح‌ها و برنامه‌ها نيز توسط آمريکا و غرب به اجرا درمي‌آيد که برخي از علل آن در اين موارد خلاصه مي‌شود:
1. انتظار آمدن آن رهبر بزرگ(ع) وتلاش براي نابود ساختن ايشان در آغاز ظهورشان، زيرا منابع يهودي پيش‌بيني کرده‌اند که ظهور ايشان نزديک شده است.
2. تسلط بر گنج‌هاي فرات که از جنس طلا است و آن با نزديک شدن زمان ظهور امام(ع)، آن‌گونه که در روايت‌ها آمده است،‌ افزايش مي‌يابد.
3. دست گذاشتن بر منابع نفت منطقه، تسلط بر اقتصاد آن و تضعيف سياسي و نظامي کشورهاي منطقه.
جدا از اينها بايد تأکيد کرد که طرح‌ها و برنامه‌هاي غربيان (رومي‌ها) در اين منطقه، زير چتر حمايت صهيونيسم، چيزي جز آماده‌سازي زمينه و جوّ مناسب براي خروج سفياني نيست.
در پايان تأکيد مي‌کنيم که اين مکر و حيلة آنها است امّا مکرو حيله خداوند بر آن چيره است. «و يمکرون و يمکرالله و الله خير الماکرين». و وعدة خدا حق است که فرمود: «و إنّ جندنا لهم الغالبون».


مدعیان دروغین

نگاهي به پيشينه فرقه هاي انحرافي درباره اعتقاد به مهدي موعود (عجل الله تعالي فرجه الشريف)
ظهور آخرين منجي عالم بشريت مهدي موعود(عج)، يكي از بارزترين و بديهي ترين مسايل اسلامي و مورد تاييد تمامي مسلمانان يژه شيعيان است و تمامي فرق اسلامي اين آيات و روايات و مفاد آنها را به گونه اي دركتابهاي حديثي و كلامي و تفسيري و احيانا رجالي و تاريخي خود متعرض شده و درباره آن به شكلهاي مختلف سخن گفته اند.
در عين حال، اين مسأله بديهي همچون هر مسأله ديگر گاه مورد سوء استفاده افراد يا گروه هاي مختلف قرار گرفته و اهداف و اغراض خاصي از اين عمل دنبال مي شود. با وجود اين، سوء استفاده ها به اصل و اصالت اين حقايق خدشه وارد نمي سازد. اين مسأله مهم از همان زمان ائمه اطهار ( ع ) مورد سوء برداشت قرار گرفت و با برخورد قاطع آنان، مواجه شد. اين روند انحرافي در عصر غيبت صغري بويژه پس از آن، به اشكال دروغين سفارت و نيابت خاصه امام عصر (عج) تجلي مي نمود، كه مورد تكذيب آن حضرت و هشدار ايشان قرار مي گرفت.
در اين مجال، مي كوشيم تنها به بخشي از آنچه در اين وادي واقع شد و مسلمانان هنوز از پيامدهاي ناگوار آن رنج مي برند، اشاره كنيم.

سبائيه

پيدايش اين فرقه، به پس از شهادت حضرت علي (ع) درسال 40هجري باز مي گردد. اينان اولين دسته اي هستند كه در اسلام قايل به غيبت علي ( ع ) و بازگشت او شدند و ادعا كردند كه او به شهادت نرسيده است. آنها مي پنداشتند علي(ع) تا آخرالزمان باقي است و روزي خروج كرده و زمين را از عدل پر خواهد كرد؛ چنان كه از ظلم پر شده است. اولين بار «عبدا... بن سبا» قايل به رجعت علي(ع) شد و فكر رجعت را ميان شيعه القا كرد.
ناووسيه
يكي ديگر از اين فرقه ها، فرقه «ناووسيه» است. اينان اعتقاد داشتند اين غيبت درباره حضرت امام صادق (ع) واقع شده است. آنها در مسأله غيبت، با شيعه اثني عشري هم عقيده هستند، ولي آن را بر امام صادق (ع) تطبيق كرده، گفتند كسي كه غيبت كرده امام صادق (ع) است. البته شيخ صدوق احاديث مربوط به شهادت امام صادق (ع) را ذكر و مدلل مي كند كه اعتقاد آنها باطل است. اخباريون
اخباريون كساني هستند كه توجه ويژه اي نسبت به اخبار دارند و برخي از ادله صحت و سقم احاديث را هم به گونه اصوليين نپذيرفته اند و هر حديثي را كه در كتابهاي روايي وجود دارد معتبر دانسته و رد اين احاديث را جايز نمي دانند. در خطبه 201 نهج البلاغه آمده است كه آن قدر احاديث دروغين در زمان پيامبر اكرم (ص) به وجود آمد كه ايشان برخاستند و خطبه خواندند و فرمودند كسي كه يك كلامي را به من نسبت ناروا بدهد، جايگاهش در آتش خواهد بود. بنابراين، اخباريون در مقام ادعا مي گويند كه ائمه اطهار (ع) داراي مقام والايي هستند و احاديثي كه در كتب نقل شده - ولو اين كه ممكن است از ناحيه آنها صادر نشده باشد - در نظر ما محترم مي باشد و البته ما هم در اين اعتقادات تا حدودي شريك هستيم. اخباريون ملاكهاي صحت و سقم را در مورد احاديث جاري نمي كنند و حديث را به صرف اين كه در كتب اخبار وجود داشته باشد، معتبر قلمداد مي كنند.

زيديه

عده اي با تمسك به روايت پيامبر(ص) كه فرمودند:«ان المهدي من ولدالحسين و انه يخرج بالسيف و انه ابن سبية». «مهدي از فرزندان حسين(ع) است و او با شمشير به پا مي خيزد و مادرش بهترين كنيزان خواهد بود.» زماني كه زيد بن علي بن حسين بن علي بن ابي طالب قيام خود را عليه امويان آغاز كرد، گفتند: چون او از نسل حسين(ع) است و قيام به سيف عليه ظالمان كرده و از سويي فرزند اسير است، پس او مهدي موعود مي باشد. كنيه زيد ابوالحسن و مادرش كنيزي بود كه مختار بن ابي عبيده او را به علي بن الحسين(ع) بخشيده بود.

واقفيه

فرقه واقفيه به مهدويت امام موسي كاظم(ع) معتقدند، بر آن حضرت متوقف شدند و در انتظار او نشستند. البته، منظور آنان از مهدي، مفهوم نجات بخشي آن بود كه وانمود كردند او نمرده و ظهور خواهد كرد. اين گروه از واقفيه را «ممطوريه» و «موسويه» يا «موسائيه» هم گفته اند. اينان معتقدند امام موسي كاظم(ع) همان مهدي قائم است و غايب شده است. شيخ طوسي مي فرمايد: وفات آن حضرت مشهورتر از آن است كه محتاج به ذكر روايت باشد و كسي كه مخالف آن است، در حقيقت منكر بديهيات است. محمدبن يعقوب كليني با سند خود از علي بن جعفر و او از برادرش امام كاظم(ع) نقل كرده كه فرمود: هنگامي كه پنجمين امام از فرزندان هفتمين امام (امام كاظم) غايب شد، مواظب دينتان باشيد. همانا صاحب اين امر را غيبتي است؛ به گونه اي كه معتقدان به امامت او، از اين عقيده باز مي گردند و اين امتحاني ازجانب خداوند مي باشد.

جعفريه

فرقه جعفريه معتقد بودند برادر امام حسن عسكري(ع) «جعفر بن علي» امام است و مهدويت او را باور كردند. اين فرقه در چگونگي انتقال امامت از امام هادي(ع) به جعفر، برادر امام حسن عسكري(ع)، دچار اختلاف شدند و به چهار فرقه منشعب گرديدند.

عسكريه

فرقه عسكريه به مهدويت امام حسن عسكري(ع) معتقد شدند. بدين معنا كه او قائم (مهدي) است و اكنون در حالت غيبت به سر مي برد و بعداً ظاهر خواهد شد تا جهان را از عدل و داد پر كند. اين فرقه نيز در كيفيت قائم بودن امام عسكري(ع) به سه گروه منشعب شدند.

اسماعيليه

گروهي از اسماعيليه عقيده دارند اسماعيل فرزند امام صادق(ع) فوت نكرده است؛ بلكه از باب تقيه، نسبت مرگ به وي داده شده است. او رجعت خواهد كرد و جهان را از عدل و داد پر خواهد ساخت و او را مهدي و قائم منتظر مي دانند. اينها معتقدند امام ششم(ع) او را در زمان خويش به جانشيني منصوب كرده است و چون نص بر امامت رجوع ناپذير است و بداء نيز محال است، پس امام هفتم اسماعيل خواهد بود و امام صادق(ع) از بيم آسيب رسيدن به وي، او را از ديد مردم پنهان كرد.

شيخيه

شيخ احمد احسائي مؤسس فرقه شيخيه است، برخي از مريدان وي از او فردي استثنايي و داراي الهامات و امدادهاي غيبي، ساخته اند، ولي بيشتر اين اوصاف توسط پسرش به او الهام مي شد. مريدان وي ادعا كرده اند كه شيخ، علمش را از عالم اعلي گرفته است؛ برخلاف ديگران كه با همه سعي و كوشش وافر خود از آن عاجز هستند.
شيخ احمد احسائي داراي مسلكي اخباري بود. او به اموري غريب معتقد بود كه با اعتقادات شيعه اماميه كه در طول قرون متمادي در كتب كلاميه و اعتقاديه خود به صورت مختصر و مطول بيان كرده اند، فاصله زيادي دارد. وي معتقد بود قرآن، كلام نبي (ص ) است و با اين كلام، منكر وحي بودن قرآن مي گردد. بعد از مرگ شيخ، فرقه او به شعب مختلف تقسيم شد.

كشفيه

سيد كاظم رشتي فرزند سيد قاسم رشتي گيلاني حائري، ايراني الاصل بود و در سال 1212ه متولد شد. وي در 21 سالگي به كربلا رفت و تا آخر عمر در آنجا ماند و عقيده شيخ احمد احسائي را ترويج مي كرد. بعد از فوت شيخ، از بين مشايخ شيخيه، وي چون جرات زيادي در اظهار عقايد سلف خود داشت به عنوان رئيس انتخاب شد. او بر عقايد سلف خود، اوهامي جديد افزود و ادعاهاي شبيه به كشف داشت. شايد به همين خاطر، به آنها كشفيه مي گويند. سيد كاظم 20 سال رئيس فرقه بود و بين پيروانش در ايران و عراق، ركن رابع بود. وي نزديك به 120 كتاب تأليف كرد كه در بردارنده ادعاهايي عجيب است. او كه اغلب كتابهايش را با رمز مي نوشت، مهدويت را به صورتي موهوم مطرح مي كرد. براي مثال مي گفت: الآن مهدي در بين شماست. او حتي مبلغانش را به اطراف مي فرستاد كه آماده باشيد، آقا مي آيد و گاهي مي گفت آقا بين خود شماست. به خاطر همين افكار خرافاتي و موهوم، يكي از شاگردان بارزش به نام علي محمد باب ادعا كرد كه من باب امام زمان هستم. بعد ادعا كرد كه خود مهدي هستم. مردم هم دور او را گرفتند و زيربناي بابيت شكل گرفت.

بابيه

بنيانگذار فرقه بابيه، سيدعلي محمد شيرازي است. از آنجا كه او در ابتداي دعوتش مدعي بابيت امام دوازدهم شيعه بود و خود را طريق ارتباط با امام زمان مي دانست، ملقب به «باب» گرديد و پيروانش را «بابيه» ناميدند. وي در كودكي به مكتب شيخ عابد از شاگردان شيخ احمد احسائي رفت و خواندن و نوشتن آموخت و از همان دوران با شيخيه آشنا شد، در نوزده سالگي به كربلا رفت در درس سيد كاظم رشتي حاضر شد. در همين درس بود كه با مسايل عرفاني، تفسير و تاويل آيات و احاديث و مسائل فقهي به روش شيخيه آشنا گرديد. پس از درگذشت سيدكاظم رشتي، مريدان و شاگردان وي جانشيني براي او مي جستند كه مصداق «ركن رابع» شيخيه باشد؛ ميان چند تن از شاگردان رقابت افتاد و سيد علي محمد نيز در اين رقابت شركت كرد. او پاي از جانشيني سيد رشتي فراتر نهاد و خود را باب امام دوازدهم شيعيان يا «ذكر» او، يعني واسطه ميان امام و مردم شمرد. علي محمد در آغاز امر بخشهايي از قرآن را با روشي كه از مكتب شيخيه آموخته بود تاويل و تصريح كرد كه از سوي امام زمان( ع) مامور به ارشاد مردم است. سپس مسافرتهايي به مكه و بوشهر كرد و دعوت خود را آشكارا تبليغ نمود. پس از مدتي كه گروه هايي به او گرويدند، ادعاي خود را تغيير داد و از مهدويت سخن گفت و خود را مهدي موعود معرفي كرد و پس از آن ادعاي نبوت و رسالت خويش را مطرح كرد و مدعي شد كه دين اسلام فسخ شده است و خداوند دين جديدي همراه با كتاب آسماني تازه به نام «بيان» بر او نازل كرده است. علي محمد در كتاب بيان، خود را برتر از همه پيامبران دانسته و خود را مظهر نفس پروردگار پنداشته است. در زماني كه علي محمد هنوز از ادعاي بابيت امام زمان ( ع ) فراتر نرفته بود به دستور والي فارس در سال 1261 ق دستگير و به شيراز فرستاده شد و پس از آنكه در مناظره با علماي شيعه شكست خورد اظهار ندامت كرد و در حضور مردم گفت: «لعنت خدا بر كسي كه مرا وكيل امام غايب بداند. لعنت خدا بر كسي كه مرا باب امام بداند.»
چنانكه مي دانيم، در سده هاي اخير نيز فرقه هايي انديشه ناب مهدويت را وسيله اي براي رسيدن به اهداف و آمال دنيوي خويش قرار دادند و چند صباحي خلق روزگار را به خود مشغول ساختند.
بدون شك، آسيب شناسي انديشه مهدويت و پالايش اين انديشه از افكار انحرافي بر غناي هر چه بيشتر آن خواهد افزود و نسل جوان را نيز از درافتادن به برخي از اين انحرافها حفظ خواهد كرد. آنچه مسلم است آنكه، انديشه ظهور حضرت حجت ( عج ) نه تنها با شكل گيري اين انديشه ها رنگ نباخته و از ميان نرفته بلكه هر روز بر غناي آن افزوده شده است.

منابع :


1 - تاريخ عصر غيبت، مسعود پور سيد آقايي و ديگران
2 - تاريخ شيعه و فرقه هاي اسلام، دكتر محمدجواد مشكور
3 - تاريخ اسلام، دكتر علي اكبر فياض
4 - كمال الدين و تمام النعمة، محمدبن علي بن بابويه (شيخ صدوق)
5 - تشيع در مسير تاريخ، دكتر سيد حسين محمد جعفري
6 - الكامل، ابن اثير
 
 

 


هم هیاتی1

 

بعد مجلس ذکر حسین مواظب زبان وچشم وباشیم تا خطا نکنند اگه ما غیبت شخصی را بکنیم مطمئن باشیم  که عمل ما تباه شده وزود توبه کنیم   

هرمجلسی نباید شرکت کرد چرا که بعضی ازمداحان سخنان بدون سند میزنند وهرحرفی رانباید قبول کردوبضی ازمداحان هرشعررا با هرنوع اهنگ میخوانندباید اعتراض کرد                                               

ریا

                                                 امام صادق عليه السلام فرمود:
                                  لا تُرَاءِ بِعَمَلِكَ مَنْ لا يُحْيِى‏ وَلا يُمِيْتُ وَلا يُغْنى‏ عَنْكَ شَيْئاً [1]
كارهاى نيك خود را به خاطر خودنمايى و نشان دادن به مردمى كه نه زندگى به دست آنهاست و نه مرگ و نه قدرت دارند مشكلى را براى تو بگشايند، انجام مده!
شرح كوتاه‏
مردمى كه به تظاهر و رياكارى عادت مى‏كنند، همه مظاهر زندگى آنها تو خالى و بى‏مغز مى‏شود: از تمدن، به ظواهر بى‏روح و از زندگى، به خيالات و اوهام و از سعادت و خوشبختى، تنها به نام و از دين و مذهب، فقط به يك سلسله تشريفات قناعت مى‏كنند و مسلّماً بهره مردمى كه ظاهر سازند، جز «ظواهر» نيست! به همين دليل اسلام شديداً از اين صفت زشت انتقاد مى‏كند و مى‏گويد سرنوشت تو به دست اين مردم نيست خودنمايى چرا!
 
منبع: كتاب يكصد وپنجاه درس زندگي ،تأليف آيت الله العظمي مكارم شيرازي
پي نوشت:
 

زیارت آنلاین

برای مشاهده ی تصاویر روی یکی از تصاویر زیر کلیک کنید
التماس دعا
توجه ! با توجه به اینکه این تصاویر مستقیما از دوربین های نصب شده در این اماکن دریافت می شود احتمال این وجود دارد که در برخی از بازه های زمانی این دوربین ها خاموش بوده و تصاویری دریافت نگردد.
=================================
حرم حضرت علی ع
حرم امام حسین ع
حرم حضرت عباس ع
حرم کاظین
حرم امام رضا ع

پدرم نماز نمی خواند ، چگونه او را به نمازخواندن ترغیب و تشویق نمایم ؟

پاسخ : از این که دلسوز پدر خویش بوده و در صدد ارشاد ایشان هستید خوشوقت شدیم و انصافاً این تلاش شما شایسته تقدیر است. با توجه به ویژگیهای پدرتان ، پیشنهاد ما به شما در راهنمایی ایشان چند چیز است که ان شاء الله و با دقت سعی در انجام آن داشته باشید. الف) سعی کنید افرادی که صحبت آنها بر روی پدرتان نافذ است، پیدا کنید و از آنان بخواهید که با مهارت و شگرد شایسته ای، با پدرتان درباره نماز صحبت کنند. این کار را می توان از طریق جلسه میهمانی یا در طول مسافرت به انجام رساند . ب ) با عمل خویش انگیزش خواندن نماز را در او ایجاد کنید. سعی کنید شما، مادر، برادر و دیگر اعضای خانواده نمازتان را هنگام حضور پدر در خانه برگزار کنید و شور و اشتیاق خود به نماز و راز و نیاز با خدا را هرچه بهتر به منصه ظهور برسانید . ج ) فلسفه نماز را در فرصت های مناسب بیان کنید. مثلاً سئوال و جوابهایی که قبلاً تهیه دیده اید، بین شما و برادرتان و یا هرکس دیگری مطرح و جواب داده شود . البته لازمه اش مطالعه و پیش بینی قبلی است . به عنوان نمونه در اینجا به چند جمله اشاره می شود : فطرت انسان خواهان تشکر از ولی نعمت است. جبلّت القلوب علی حبَّ من احسن الیها ، قلب ها بر اساس دوستی و محبت کسی که به انسان احساس کند، آفریده شده است و از آن جا که در اصل خدای سبحان خالق و هستی بخش ماست و از سویی همه نعمتها و برکاتی که در زندگی ما وجود دارد از آن اوست . بنابراین لازم است به اقتضای تکلیف فطری خودمان از قادر منان تشکر کنیم . حال این تشکر باید به چه شکل و کیفیتی باشد ؟ انبیای الهی روشنگر این حقیقت بوده اند و نبی مکرم اسلام نیز به نوبه خویش نماز را با این شکل و هیئت خاص به ما معرفی فرموده اند. بنابراین همان گونه که پروردگار مهربان هرشب و روز، ما را رهین الطاف و برکات خویش گردانیده است، ما بندگان نیز موظفیم هرچند ساعت یکبار در برابر محبوب قلب و عزیز دلمان بایستیم و از او نهایت سپاسگزاری و تشکر را بنماییم. نماز تشکر است، تواضع است، تجدید عهد با خداست، ابراز نیاز در برابر بی نیاز مطلق است. نماز زنده نگاه داشتن یاد خدا در دل است. نماز انسان را به خدا نزدیک و با او مأنوس می کند و اصولا اگر نماز با توجه و خشوع و حضور قلب ادا شود به یقین در روح و جان ما اثر گذاشته و انسان را ا زشتی ها و گناهان مصونیت می بخشد . د ) پیشنهاد دیگر اینکه تلاش کنید به هر کیفیت و طریق شده، ایشان را به نماز جمعه و جماعت ببرید که با دیدن عبادت و نماز دیگران تحت تأثیر قرار گیرد . و ) تلاش کنید از نماز بزرگان و شخصیتها در نزد ایشان صحبت کنید. مثلاً حضرت علی(ع) با همه شخصیت و گرفتاریهایی که داشتند، چگونه و با چه اشتیاقی به اقامه نماز می پرداختند. همچنین گرایش رجال بزرگ سیاسی، علمی و ... به نماز را ، به ایشان گوشزد کنید . ه ) سفرهای زیارتی ، همان گونه که اشاره کرده اید- نظیر سفر مشهد، سوریه و حج می تواند در ایشان نقش مؤثری داشته باشد. بنابراین سعی کنید ایشان را به این گونه مسافرت ها تشویق نموده و انگیزش دهید. در خاتمه توصیه ما به شما این است که با توضیحی که راجع به پدر خود داده اید، مشخص است که زمینه اصلاح و ارشاد در ایشان زیاد است و بدون اینکه نا امید باشید با حوصله و به تدریج به تلاش خود ادامه دهید . ان شاء الله نتیجه جالبی در این زمینه خواهید گرفت در ضمن مطالعه کتابهای ذیل در این زمینه مفید است : 1- راز نماز، محسن قرائتی . 2- پاداشهای نمازگزاران . 3- داستانها و حکایت های نماز (1) . 4- یکصد و چهارده نکته درباره نماز مرکز پاسخگو: ستاد اقامه نماز http://www.salat.ir :

کینه

اين آيه از قرآن« ادْفَعْ بِالَّتى‏ هِىَ احْسَنُ فَاذَا الَّذِى بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَداوَةٌ كَانَّهُ وَلِىُّ حَميْمٌ »[1]طريقه بسيار مؤثّر و مهمّى را براى پايان دادن به كينه‏توزيها و عداوتها، ارائه مى‏دهد و نقش اخلاق را در برچيدن نفرتها و كينه‏ها روشن مى‏سازد، مى‏فرمايد: «با نيكى، بدى را دفع كن، تا دشمنان سرسخت همچون دوستان،  گرم و صميمى شوند.»
سپس مى‏افزايد: اين كار كار همه كس نيست، و اين بزرگوارى وسعه صدر، از هر كس‏ برنمى‏آيد، «تنها كسانى به اين مرحله مى‏رسند كه داراى صبر و استقامتند، و تنها كسانى به اين فضيلت اخلاقى نائل مى‏شوند، كه بهره عظيمى از ايمان و تقوا دارند!» « وَمايُلَقَّها الَّا الَّذينَ صَبَرُوا وَمايُلَقَّها الَّا ذُوحَظٍّ عَظيْمٍ »[2]
هميشه يكى از مشكلات بزرگ جوامع بشرى، انباشته شدن كينه‏ها و نفرتها بوده كه وقتى به اوج خود برسد، آتش جنگها از آن زبانه مى‏كشد و همه چيز را در كام خود فرو مى‏برد و خاكستر مى‏كند.
حال اگر با روش بالا (دفع بدى با نيكى) با آن برخورد شود، كينه‏ها، همچون برف در تابستان، بزودى ذوب مى‏شود و از ميان مى‏رود، و جوامع بشرى را از خطر بسيارى از جنگها مصون مى‏دارد، از جنايات مى‏كاهد و راه را براى همكارى عمومى هموار مى‏سازد.
ولى همان گونه كه قرآن مى‏گويد، اين كار كار همه كس نيست و بهره عظيمى از ايمان و تقوا و تربيت اخلاقى لازم دارد.
بديهى است اگر خشونت با خشونت پاسخ گفته شود، و سيّئه با سيّئه دفع گردد، خشونتها به صورت تصاعدى بالا مى‏گيرد، و روز به روز دامنه آن گسترده‏تر مى‏شود و مايه بدبختيهاى عظيمى در سطح جامعه بشرى مى‏گردد!
 


[1] .سوره فصلت آيه 34
[2] .سوره فصلت آيه 35

 

مومن

مؤمني با تقواست كه در همه كارها خداوند را در نظر داشته باشد و بادقت تمام، طوري رفتار كند كه موجب خشنودي خداوند شود و با حواس جمع دست به كارهايي نزند كه نارضايتي و ناخشنودي خداوند را به دنبال داشته باشد.
دلالت تقوا بر خوف، يك دلالت التزامي است چون اصل تقوا به معني خود را نگهداشتن است، ولي اين بديهي است كه تا انسان از چيزي نترسد تقوا و حفظ نفس، مفهومي پيدا نمي‌كند، چرا كه ترس، انسان را وا‌مي‌دارد تا خويشتن را از خطر حفظ كند. بنابراين، كاربرد تقوا در خوف كاربردي است در يك معناي التزامي. و نيز مي‌توان گفت مفهوم خوف در تقوا اشراب مي‌شود يعني حفظ نفس همراه با خوف است.

شهوت

 افراط در قوه شهوت عبارت از آن است كه عقل انسان مقهور شهوت شده و همّت مرد مصروف تمتّع از زنان و كنيزان گردد و از پيمودن راه آخرت محروم شود. در اين حال گاهى دين مقهور هوى شده و انسان به ارتكاب فحشاء و منكر گرفتار مى‏شود، و گاهى به فسق حيوانى كه مولود تسلط شهوت بر عقل است منتهى مى‏گردد و در اين صورت قوّه واهمه عقل را تسخير كرده در اختيار قوه شهوت قرار مى‏دهد، در حالى كه عقل براى فرماندهى خلق شده است، عقل آفريده شده تا از او اطاعت شود، نه خدمت شهوت كرد، آلت دست او باشد.
اين مرض، مرض قلبى است كه از همّت خالى شده باشد.
  و به همين دليل است كه گفته‏اند: شيطان به زن مى‏گويد: تو نيمى از لشكر منى، تو تيرى هستى كه چون پرتابش كنم به خطا نرود، تو محلّ اسرار من و در حوائج رسول منى.
    بنابر اين نصف لشكر شيطان را شهوت و نصف ديگر آن را غضب تشكيل مى‏دهد.
  بزرگترين شهوت، ميل مرد به زنان است. خوددارى از اجابت اين ميل در اولين مرحله پيدايش آن لازم است به اين ترتيب كه از نگاه كردن مكرّر و فكر درباره آنچه در اولين نگاه ديده مى‏شود پرهيز شود، و گر نه در صورتى كه جاى خود را محكم كند، دفع آن مشكل مى‏شود. به همين خاطر است كه گفته‏اند چون آلت مرد حركت كند دو سوم عقلش زائل مى‏شود.
قرآن كريم مى‏فرمايد:قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ ابْصارِهِمْ وَ يَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ[1].
و نبى اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم مى‏فرمايد: نگاه تيرى مسموم از تيرهاى شيطان است، هر كس از خوف خدا نگاه كردن را ترك كند، خداى تعالى ايمانى به او عطا مى‏كند كه حلاوت آن را در قلبش مى‏يابد[2].
و مى‏فرمايد: از فتنه دنيا و فتنه زنان بپرهيزيد زيرا اولين فتنه بنى اسرائيل از جانب زنان بود.
 
تفريط قوّه شهوت‏
تفريط قوّه شهوت ممكن است به يكى از دو صورت محقّق شود.
1 - اينكه انسان داراى عفّتى خارج از حدّ اعتدال باشد.
2 - اينكه دچار ضعف در آميزش باشد.
جهت تفريط نيز مانند افراط ناپسند و مذموم است.
در قوّه شهوت، پسنديده آن است كه شهوت، در حدّ اعتدال بوده، و در محدوده عقل و شرع مورد استفاده قرار گيرد.
و هرگاه رو به افراط گذارد راه شكستن آن گرسنگى، روزه و ازدواج است.
نبىّ اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم مى‏فرمايد: اى گروه جوانان بر شما باد ازدواج، و هر كس قادر به ازدواج نيست بر او باد روزه، زيرا روزه بر منزله اخته كردن مرد است[3].
 

جملات کوتاه و خواندنی

با نماياندن دلسوزي و علاقمندي به ديگران خود را از ياد ببريد. «ديل کارنگي»
حس شفقت و مهرباني مانند کليد زريني است که دريچه ي دلها را بروي انسان مي گشايد. «اسمايلز»
بانوي مهربان شوهرش را براي هميشه تصاحب مي کند. «بوريس پاسترناک»
دلت را همچنان تميز کن که ظرفت را. «مثل چيني»
ديگران را مشمول عواطف و همدردي و غمگساري خويش کنيد. «ديل کارنگي»
دنياي ما چون کوهساري است که هر کس در آن بانگ زند انعکاس صوت خويش را مي شنود، کسي که روحش از مهر و محبت سرشار باشد از ديگران جز محبت و وفا نمي بيند. «لرد آويبوري»
دل آدمي رمنده اي است که با مهر و محبت رام مي شود.
در مکاني که محبت فرومانرواست، ظلم و جور محکوم به زوال است.
در جهان يگانه مايه ي نيک بختي انسان، محبت است. «افلاطون»
در عالم چيزي بالاتر از محبت نمي بينم. «بتهوون»
در هيچ جا و هيچ موقع دشمن نمي تواند به محبت غلبه کند. «سيدني»
دانه ي خدمت نيکو بيفشان، يادگارهاي شيرين از آن بيرون خواهد آمد. «مادام دوستاهل»
پاکدل باش تا دلها را پروانه ي خود سازي.
به خاطر يک گل سرخ، باغبان نو کر هزار خار مي شود. «مثل ترکي»
بيهوده از ديگران انتظار محبت نداشته باشيد، اين محبت را شما بايد در دل ديگران ايجاد کنيد. «محمد حجازي»
بهترين مردم کسي است که براي مردم سودمندتر باشد.
براي دوست خود يک دفعه تمام محبت خود را ظاهر مکن زيرا هر وقت اندک تغييري مشاهده کرد تو را دشمن مي دارد. «سقراط»
براي جلب علاقه بايد اظهار علاقمندي کرد. «ديل کارنگي»
براي روح بزرگ همه چيز بزرگ و محترم است و براي روح کوچک همه چيز کوچک و بي اهميت است حتي دوستي و محبت. «پاسکال»
بايد عنان ترحم خود را کاملا در دست داشته باشيم و الا ترحمي که غناش از دست شخص خارج شود، بيشتر از بي رحمي زيان مي رساند.
با محبت مي توان دنيا را تسخير کرد.
با يتيم چون پدر مهربان باش.
انسان بنده ي احسان است.
اگر بخواهي قلبت پر مهر و انباشته به رحمت شود، بريتيمان ترحم کن و حاجات آن ها را بر آور و دست لطف و محبت بر سر آنها بکش.
اگر شما مهربان و رئوف نباشيد وظايف خود را در دنيا به طور کامل انجام نداده ايد. «شارل يوکستون»
اشک چشمي را خشکاندن، بيش از آن مايه ي شهرت و افتخار است که درياي خون به راه انداختن. «بايرون»
از دل برود هر آن که از ديده برفت.
ارزان ترين چيزها مهرباني است که به کار بردن آن مستلزم کمترين ناراحتي و فداکاري است. «اسمايلز»
آن کس که حس احترام و محبت و خدمتگزاران را بر نينگيزاند، انسان آزاده واقعي نيست. «آندريو کارنگي»
آن کس که به ديگري خدمت مي کند اگر نخواهد خود را پست و خسيس نشان دهد، بايد يکباره آن را ازياد ببرد، محبتي را که در حق کسي شده به ياد او آوردن و درباره ي آن سخن گفتن با سرزنش کردن چندان تفاوتي ندارد. «دموستن»

العبد ایت الله بهجت